وب هکس

این صفحه را به اشتراک بگذارید
سینما و بازیگران ایران
هنر نزد ایرانیان است و بس
 
منتقدان غربی درباره«گذشته» فرهادی چه گفتند
بانی فیلم آنلاین:روز گذشته همزمان با برگزاری سومین روز از جشنواره فیلم کن، فیلم «گذشته» ساخته «اصغر فرهادی» در بخش مسابقه به نمایش درآمد، این فیلم و صحبت‌های «فرهادی» در مطبوعات غربی بازخورد وسیعی داشت.

به گزارش فارس،فیلم سینمایی «گذشته» ساخته «اصغر فرهادی» روز گذشته به عنوان یکی از سه نماینده سینمای فرانسه در بخش مسابقه جشنواره کن به نمایش درآمد و با استقبال حضار و منتقدان سینمایی روبرو شد.

سایت «کانت کت میوزیک» در این باره نوشت: فیلم موفق فرهادی با استقبال گرم حضار در کن روبرو شود.

«گذشته» داستان مردی ایرانی با بازی «علی مصفا» است که در پی اختلاف با همسر فرانسوی‌اش او و دو دخترش را در فرانسه رها کرده و به ایران سفر می‌کند ولی زمانی‌که به فرانسه باز می‌گردد متوجه می‌شود که همسرش با مرد دیگری آشنا شده و به همراه فرزندانشان با او زندگی می‌کند.

خبرگزاری رویترز در توصیف این فیلم نوشت: «گذشته» اولین فیلم فرهادی است که در خارج از ایران، فرانسه، ساخته شده، این فیلم یک درام روانشناسانه است.

پیتر برادشو، منتقد سینمایی روزنامه انگلیسی زبان «گاردین» نیز در این باره نوشت: «گذشته» درام نیرومندی است که به طرز خارق‌العاده‌ و ظریفی روابط پیچیده انسانی را کالبد شکافی کرده است.

«شیکاگو تریبون» نیز به نقل از فرهادی در پاسخ به این سوال که چه انگیزه ای باعث شده تا او درباره روابط مرد و زن فیلم بسازد نوشت: هیچ چیز به اندازه موضوع خانواده جهان شمول نیست. رابطه میان یک زوج شاید قدیمی‌ترین رابطه در تاریخ بشریت باشد که در برگیرنده درد و رنج‌های بسیاری است ولی تمام این درد و رنج‌ها همیشه در مورد زوج‌های متفاوت، شبیه به یکدیگر نبوده و منحصر به هر زوج است.

«شیکاگو تریبون» در ادامه نوشت: فیلم قبلی «فرهادی»، «جدایی»، که حول محور جدایی یک زوج می‌چرخد نیز پیش از آنکه جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان به خود اختصاص دهد توانست در اروپا جوایز زیادی (70 جایزه بین‌المللی) را از آن خود کند.

فرهادی در این باره نیز در نشست خبری روز گذشته‌اش گفت: ما اصولا به موفقیت فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های سینمایی عادت داریم اما نه تا این اندازه.

روزنامه لس‌آنجلس تایمز تیتر خود را به این مسئله اختصاص داد که فرهادی در فیلم جدیدش به دنبال حداکثر تاثیر احساسی بر مخاطبش است.

این روزنامه در ادامه بر این مسئله تاکید کرد که فیلم «گذشته» شباهت‌های فراوانی به فیلم «جدایی» دارد.

شاید اشاره به این مطلب خالی از لطف نباشد که بررسی تاریخچه کن نشان داده که در 70 درصد از موارد نخل طلای کن از آن فیلم‌های اجتماعی_خانوادگی بالاخص با پس زمینه روابط زن و مرد بوده است.




ارسال توسط کاربر
http://sh-khodadad.persiangig.com/lnaz%20shakerdoust/Atash%20Bazi/atish%20p.jpg
فیلم سینمایی «آتیش بازی» امروز با فیلمبرداری صحنه‌هایی در باغ گرمدره آغاز شد. فیلم داستانی کمدی اجتماعی را روایت می‌کند که در اولین روز فیلمبرداری امین حیایی و الناز شاکردوست جلوی دوربین رفتند.

فصلی از قصه در این باغ روایت می شود که ظرف پنج روز این بخش از داستان در این باغ فیلمبرداری می‌شود.

به تازگی به گروه بازیگران فیلم میرطاهر مظلومی اضافه شد که طبق برنامه‌ریزی انجام شده ظرف 40 روز درتهران و اطراف آن جلوی دوربین می‌رود. همزمان تدوین و سپس مراحل  فنی فیلم انجام می‌شود تا فیلم در اولین فرصت آماده نمایش شود.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: قدیمی‌یا می گن طرف  این قدر شیر داغ خورده دهنشو سوزنده، موقعی که می خواد دوغ بخوره فوتش می‌کنه. حالا این شده حکایت آدمای آتیش بازی یا اینقدر تخته گاز می رن که یاتاقان می زنه یا این قدر احتیاط رو رعایت می‌کنن که از انورو بوم می افتن 

در این فیلم   امین حیایی، الناز شاکردوست، سحر قریشی ، شقایق دهقان ، میرطاهر مظلومی، عزت الله مهرآوران به ایفای نقش می‌پردازند.

تعدادی از عواملی که حضور شان قطعی شده است، عبارتند از:

نویسنده : آرش قادری/ کارگردان: بهمن گودرزی/ تهیه کننده : مرتضی شایسته /مدیر فیلمبرداری : مرتضی غفوری/ صدابردار: بابک اردلان/ مدیر تولید: محمد شایسته / طراح صحنه و لباس: آیدین ظریف/ طراح گریم: ایمان امیدواری/ تدوین : شاهین یارمحمدی/ دستیار کارگردان و برنامه ریز: علی نوابی / منشی صحنه : بهناز تاجیک

اولین ساخته بهمن گودرزی « شیش و بش» توانست یکی از فیلم‌های پرفروش‌های سال شود.
 
الناز شاکردوست : قرار است در این فیلم کلی آتش بسوزانم!!
 




ارسال توسط کاربر
داستان موش‌هايي كه بزرگ شد‌ه‌اند
«شهر موش‌ها ۲» پروانه ساخت گرفت
باني‌فيلم آنلاين: شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی سه شنبه ۲۴ اردیبهشت ماه برگزار شد و براي یک پروژه پروانه ساخت سینمایی صادر كرد.

 

به گزارش خبرنگار ما، در  این جلسه تنها برای فیلم «شهر موش‌ها ۲» تهیه‌کنندگی علی سرتیپی و منیژه‌ حکمت پروانه ساخت صادر شد. شورای پروانه ساخت در حال حاضر که نزدیک به ۳ ماه از سال می‌گذرد، فقط براي 7 پروژه مجوز ساخت صادر کرده است که در این بین فیلم‌های اجتماعی تقریبا هیچ جایگاهی نداشته‌اند.  نسبت به سال‌های پیش در این موقع سال، شدت محافظه کاری در ارائه پروانه ساخت جای تعجب دارد.
طبق شنيده‌هاي خبرنگار باني فيلم، «شهر موش‌ها ۲» در فضايي كاملا متفاوت از قسمت اول اين فيلم ساخته خواهد شد.  گفته مي‌شود موش‌هاي داستان بزرگ شده‌اند و هر كدام در جامعه امروز درگيري‌هايي دارند. مثلا شخصيت «كپل» حالا صاحب يك مرسدس بنز است! اين فيلم بزودي وارد مرحله پيش توليد مي شود . قسمت اول اين فيلم دهه شصت اكران عمومي و با استقبال روبرو شد . 



ارسال توسط کاربر

 

 
اکبر عبدی،میزبان بعدی«شام ایرانی»
بانی فیلم آنلاین:سری جدید «شام ایرانی» با حضور امیرحسین رستمی، کامبیز دیرباز، مهران غفوریان و حمید عسگری با ساختار و تیم جدید وارد بازار شد که در قسمت‌های بعدی چهره‌های مختلفی از بازیگران، خواننده‌ها و فوتبالی‌ها جلوی دوربین می‌روند.

محمد شایسته کارگردان و تهیه‌کننده این مجموعه نمایش خانگی به مهر گفت: همانطور که می‌دانید دو فصل قبلی این مجموعه توسط بیژن بیرنگ تهیه شده بود. وی قصد واگذاری امتیاز این کار را داشت که من این امتیاز را از وی خریداری کردم.

وی افزود: مردم سری‌های قبلی این مجموعه را دوست داشتند و پروژه موفقی به شمار می‌رفت و حتی توانست با فروش خوبی هم روبه‌رو شود اما ما در قسمت‌های جدید که فکر می‌کنم کاملا با "شام ایرانی" قبلی تفاوت دارد، یک ساختار جدید را دنبال کردیم.

شایسته درباره تفاوت‌هایی که سری جدید با سری قبلی دارد، توضیح داد: ما در این مجموعه جدید بر خلاف کار قبلی هیچ راوی‌ای نداریم و به غیر از چهار نفر هیچ شخص دیگری جلوی دوربین قرار نمی‌گیرد. به نوعی تمام صحنه‌ها واقعی است و هر آنچه که شما در این کار می‌بینید در جلوی دوربین اتفاق افتاده است.

وی تاکید کرد: تمامی این بازیگران در خانه خود میزبان ما بودند. در این قسمت فقط کامبیز دیرباز ما را به شمال به منزلی که در تنکابن داشت، برد. از این پس در سری جدید این مجموعه فوتبالیست‌ها، ورزشکاران، بازیگران، خواننده‌ها و مجری‌های معروف تلویزیونی حضور خواهند داشت.

شایسته با اشاره به حضور حمید عسگری در قسمت اول این مجموعه گفت: این خواننده از دوستان من است. در بخشی که وی میزبان است دو قطعه از کارهای پرمخاطبش را به همراه گروه خود اجرا می کند. در قسمت های دیگر با توجه به اینکه چه کسی میزبان است ما فیلم‌ها و حضورهای مهم آنها را پخش می‌کنیم. در زمانی که آنها مشغول آشپزی هستند سوالاتی به صورت تکست روی تصویر از آنها پرسیده می‌شود که بیشتر مربوط به بیوگرافی آنها است. این هم از ویژگی‌های قسمت جدید است و امیدواریم با استقبال روبه‌رو شود.

وی درباره زمان توزیع این مجموعه جدید در بازار عنوان کرد: ما طبق برنامه‌ریزی‌ها هر 10 روز یکبار هر قسمت را روانه بازار می‌کنیم. در سری اول ما چهار قسمت را آماده کردیم و هم اکنون در انبار موسسه هنر اول است. فقط ممکن است به دلیل انتخابات کمی در پخش قسمت بعدی تاخیر داشته باشیم.ما در این کار از پنج دوربین سینمایی استفاده کردیم تا تمام واکنش‌های بازیگران را داشته باشیم.

این تهیه‌کننده در پایان گفت: در سری بعدی این مجموعه اکبر عبدی نیز میزبان خواهد شد.




ارسال توسط کاربر

از فردا صورت می گیرد/

اکران فیلم سینمایی «تلفن همراه رئیس جمهور» در 45 سینمای کشور

پوستر تلفن همراه رئیس جمهور سینماپرس-گروه سینما/فیلم سینمایی «تلفن همراه رئیس جمهور» ساخته علی عطشانی قرار است از فردا چهارشنبه بیست و پنجم اردیبهشت در گروه آزادی به روی پرده برود.

به گزارش سینماپرس فیلم سینمایی «تلفن همراه رئیس جمهور» به كارگرداني علي عطشاني و به تهيه كنندگي محسن علي اكبري از فردا در تهران(25 سينما) و شهرستان ها(20 سينما) اكران مي شود.

 

اكبر عبدي، مهدي هاشمي، نيكي كريمي، بهناز جعفري، نيما شاهرخ شاهي، آتيلا پسياني،علي دهكردي، خشايار راد، افسانه ناصري، ساناز قرباني، حسام شجاعي، فرامرز روشنايي و... مجيد ياسر بازيگران «تلفن همراه رييس جمهور» هستند.

 

سينماهاي نمايش دهنده فيلم: آزادي، فرهنگ، پرديس ملت، اريكه ايرانيان، پرديس زندگي، ايران، جوان، شكوفه، ماندانا، عصرجديد، مركزي، فلسطين، آستارا، بهمن، پرديس سمرقند، پرديس تماشا، حافظ، شاهد، ناهيد، پامچال، پرديس كيان، پرديس راگا، گلريز، پرديس رازي و... همچنين سينماهاي شهر هاي: شيراز، مشهد، رشت، كرمان، يزد، كرمانشاه، همدان، سنندج، كرج، قم، اراك و گوهردشت هستند.

 

پخش «تلفن همراه رييس جمهور» به عهده فيلمسازان مولود است.

 

داستان فیلم درباره کارگر ساده ای است که برای خرید گوشی تلفن همراه به بازار می رود اما از روی اتفاق تلفن همراه سابق رئیس جمهور به دست او می افتد که زندگی مرد را دستخوش تغییر می کند.

 




ارسال توسط کاربر
چهارمين فيلم ده‌نمكي به دنبال كسب مقام دومين فيلم پر فروش تاريخ سينما
5 ميليارد تومان فروش «رسوايي»؛ ده‌نمكي بازهم ركورددار شد!
باني‌فيلم آنلاين: گروه سينماي ايران - فيلم «رسوايي» ساخته مسعود ده‌نمكي با 5/2 ميليارد تومان فروش در تهران توانست ركورد فروش اخراجي‌هاي 3 را بشكند. اين فيلم در شهرستان‌ها نيز با فروش 5/2 ميلياردي در پايان هفته هشتم نمايش به رقم حيرت‌آور مجموع فروش 5 ميليارد توماني دست يافت.

 

به گزارش خبرنگار «باني فيلم» اين در حالي است كه «رسوايي» برخلاف ساخته‌هاي پيشين ده‌نمكي از تبليغات ميداني و پخش تيزرهاي تلويزيوني گسترده‌اي برخوردار نبوده است. از ويژگي‌هاي فروش اين فيلم بايد به اين نكته اشاره كرد كه «رسوايي» با از دست دادن سر گروه سينمايي‌اش در تهران در آغاز هفته نهم اكران، با پيش‌بيني فروش هفتگي 200 ميليون توماني، حداقل تا هفته دهم در تهران روي پرده خواهد ماند. اين در شرايطي است كه فروش اين فيلم در شهرستان‌ها، باعث شگفتي كارشناسان شده و پيش‌بيني مي‌شود اكران «رسوايي» تا پايان خرداد ماه بر پرده سينماهاي شهرستان ادامه داشته باشد.اگر پيش‌بيني‌ها (با احتساب حد نصاب فروش فعلي اين فيلم) درست از آب درآيد، رسيدن به فروش 6 ميليارد توماني براي اين فيلم دور از دسترس نيست.در كارنامه سينمايي ده‌نمكي، فيلم اخراجي‌هاي 2 با فروش 5/8 ميليارد تومان بالاترين ميزان فروش و ركورد دست‌نيافتني در تاريخ سينماي ايران را در دست دارد و رسوايي، با فروش فعلي و پيش‌بيني دستيابي به فروش 6 ميليارد توماني به عنوان دومين فيلم پر فروش تاريخ سينماي ايران دست خواهد يافت. نكته جالب توجه اينكه برخلاف سري فيلم‌هاي اخراجي‌ها، كه مضموني طنزآميز داشتند، رسوايي با نگاهي جدي به جايگاه روحانيت در اجتماع، به طرح مضامين ديني و عرفاني مي‌پردازد.



ارسال توسط کاربر

جلیل سامان در نشست مجموعه تلویزیونی:

برخی صحنه های سریال پروانه برای مخاطب کودک و نوجوان مناسب نبود

نشست سریال «پروانه» به کارگردانی جلیل سامان در فرهنگسرای فردوس سینماپرس- گروه تلویزیون/جلیل سامان کارگردان سریال پروانه درپاسخ به سوالی درخصوص ضرورت نمایش صحنه های شکنجه از این سریال گفت: می دانم دیدن این صحنه ها بیننده را ناراحت می کند، برای من هم همین طور است. باور کنید این صحنه خودم را بیشتر آزار می دهد اما گاهی قصه ایجاب می کند و اگر پروانه به شکلی دیگری پخش می شد می توانستیم بنویسیم زیر شانزده سال این سریال را نبیند.

به گزارش خبرنگار تلویزیون سینماپرس، در نشست خبری این سریال که یکشنبه 22 اردیبهشت در سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای فردوس برگزار شد، حضور جلیل سامان کارگردان مجموعه، منصورسهراب پور تهیه کننده، محمد افضلی مدیر فیلمبرداری و همچنین سارا بهرامی، الهام چرخنده،سپیده خداوردی، حامد کمیلی، فرشید نوابی، شهرام عبدالی و نیما رئیسی حضور داشتند و با اهالی رسانه گفت و گو کردند.

 

در این نشست که با 45 دقیقه تاخیر آغاز شد، منصور سهراب پور تهیه کننده سریال در جواب مجری برنامه که در مورد بودجه اختصاص داده شده و نگاه ویژه سازمان صدا و سیما به این سریال پاسخ داد: "من تقریبا به همه عوامل سریال بدهکارم. نتیجه تمام تلاش های عوامل این مجموعه در قسمت پایانی یعنی قسمت هجدهم به بار می نشیند اما متاسفانه هنوز با سازمان صدا و سیما در خصوص حذف برخی سکانس ها به نتیجه  نرسیده ایم و به همین دلیل برخلاف وعده ای که داده بودیم نمی توانیم قسمت پایانی مجموعه را در این نشست نمایش دهیم و از این بابت عذرخواهی می کنیم." وی در بخش دیگری از صحبت هایش گفت: "ایراد بزرگ من این است که از مطبوعات فاصله دارم و شاید دلیلش این باشد که خیلی صریح و بی پرده صحبت می کنم و بعدا چوبش را می خورم. من در همین جا و به طور رسمی اعلام می کنم که از تهیه کنندگی در تلویریون استعفا می دهم چون در این کار همه عوامل سریال اذیت شدند

."

شهرام عبدلی بازیگر این سریال نیز  در پاسخ به سوالی در خصوص معیارهای انتخاب نقش هایش گفت: "اولین چیزی که معمولا به ذهن می رسد این است که کار در نهایت اثر بدی از آب در نیاید، پولت را به موقع بگیری و وقتی سریال پخش می شود، اگر چیزی به تو نمی افزاید، احساس نکنی که چیزی از تو کم شده است". وی همچنین با اشاره به تعداد اندک حاضران در جلسه و صندلی های خالی گفت: "باید بپذیریم که حضور پر رنگ کانال های ماهواره ای در استقبال کمرنگ تماشاگران تاثیر دارد

."

فرشید نوابی بازیگر دیگر سریال و همسر الهام چرخنده نیز در خصوص نقش خود گفت: "به نظر من، ما اصلا شخصیت منفی نداریم. مخصوصا شخصیت هایی که منفی بودنشان از طریق میمیک چهره و آکسان گذاری ها نشان داده می شوند. اگر شخصیتی منفی باشد، عملکردش در طول سریال این را به ما نشان خواهد داد." فرشید نوابی در ادامه از تهیه کننده مجموعه پروانه تشکر کرد و افزود: "منصور سهراب پور، برای متوقف نشدن پروژه به دلیل هزینه های اضافی تحمیل شده به کار، حتی از اموال شخصی خودش دریغ نکرد."

 

الهام چرخنده در نشست سریال «پروانه» به کارگردانی جلیل سامان در فرهنگسرای فردوس

الهام چرخنده بازیگر نقش عاطفه، سریال پروانه را در مجموع موفق ارزیابی و از عوامل پشت صحنه تشکر کرد و گفت: "نقش عاطفه را دوست داشتم چون در این نقش، زن از قالب سنتی بیرون می آمد، از آشپزخانه و فضای خانه بیرون می آمد و در نقش یک انقلابی ظاهر می شد. اما ببخشید اگر عاطفه کمی خشن بود!"

 

سارا بهرامی که پیش از این، بیشتر به عنوان بازیگر تئاتر شناخته می شد، از اعتماد تهیه کننده و کارگردان به خودش قدردانی کرد و گفت :"نقش پروانه برای من و در زندگی حرفه ای من بسیار مهم و یک نقطه عطف است، من تئاتر بلد بودم و عوامل سریال پروانه چیزهایی را که نمی دانستم به من آموختند."

 

ازدواج های تشکیلاتی فاقد عشق بود

 

به گزارش سینماپرس، جلیل سامان کارگردان مجموعه تلویزیونی پروانه که با اندکی تاخیر در نشست حاضر شده بود، به پرسش های حاضران پاسخ داد. او در خصوص اشارات تاریخی سریال گفت: به اندازه نیاز قصه به وجه تاریخی شخصیت ها پرداخته ام. سعی کرده ام عناصر شعاری را از فیلمنامه حذف کنم. اما برای روایت قصه عاشقانه ی دو نفر که در ابتدا بدون عشق ازدواج می کنند و در ادامه وضعیت تغییر می کند، به سراغ ماجرای سازمان مجاهدین خلق رفتم. چون می دانستم در آن فضا ازدواج های ساختگی و تشکیلاتی صورت می گرفته است.من برای جامعه امروز اثر تولید می کنم. هر چیزی که از گذشته گفته می شود، مسائلی است که ما همچنان درگیرش هستیم.

 

در این نشست خبرنگار سینما پرس با اشاره به قسمت پایانی صحبت های سامان خطاب به وی گفت: شاعر دوره بازگشت می گوید: در بند آن نباش که مضمون نمانده است/ یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت.  البته که همیشه می توان از عشق، جنگ، صلح، بدی و مفاهیمی از این دست فیلم ساخت، اینها مفاهیمی هستند که کهنه نمی شوند اما آن چیزی که جای نقد و بررسی دارد، فرم  اثر است، به همین دلیل نمی توانیم اشاره های تاریخی مجموعه را نادیده بگیریم، نمی توانیم زمان را نادیده بگیریم و بگوییم شما در مورد زمان حال فیلم ساخته اید. اگر می خواهید درباره امروز فیلم بسازید چرا به سراغ مولفه های دیروز می روید؟ آیا دلیلش این نیست که طرح مسائلی از این دست که در سریال پروانه به آنها پرداخته می شود، در قالب زمان حال، جزء خطوط قرمز است؟

 

سامان در پاسخ به این سوال گفت: نکته هایی در سریال وجود دارد که تاکید اصلی من روی آنها بوده، مثلا در جایی که سید حسن به امیر می گوید که در جنگ صفین حضرت علی می توانسته آب را به روی لشکر معاویه ببندد و در جنگ پیروز شود و از بسیاری از اتفاقات بعدی جلوگیری کند اما این کار را نمی کند، چون پیروزی به هر قیمتی را نمی خواسته است. سازمان مجاهدین خلق رسما از سال 54 و با وارد کردن اندیشه های مارکسیستی به تشکیلات ، برای رسیدن به اهداف خود هر کاری می کردند. این مساله ای است که الان هم وجود دارد و می توان راجع به آن حرف زد. این مختص مجاهدین خلق نیست. ما هم ممکن است در طول زندگی بخواهیم به هر نحو ممکن به خواسته هایمان برسیم. من به عنوان کارگردان یا من به عنوان کاندید ریاست جمهوری می توانم چنین رفتاری داشته باشم. یا برعکس وقتی امیر برای نجات دادن نرگس از شکنجه، با فحش دادن به شکنجه گر، توجه او را به سمت خودش جلب می کند، فداکاری را نشان می دهد که در دنیای امروز هم دیده می شود.

 

خبرنگار سینما پرس در سوال دیگری از کارگردان پروانه درخصوص امکان همذات پنداری مخاطب با شخصیت های منفی سریال پرسش کرد و گفت: آیا هنگام نوشتن قصه نگران همزاد پنداری مخاطب و تطهیر عناصر و اعضای سازمان به واسطه ی عشق در اذهان مخاطبان نبودید؟  امیر شخصیتی نیست که من تطهیرش نکنم. من امیر را تطهیر می کنم.

 

سامان همچنین در پاسخ به پرسش دیگر خبرنگار سینما پرس در مورد ضرورت وجود صحنه های شکنجه در سریالی که حتی مخاطب نوجوان هم دارد گفت: من سعی کردم به ضرورت قصه و به صورت حداقلی از شکنجه استفاده کنم. سعی کردم صحنه های مستقیم کتک زدن اصلا در سریال نباشد و در این خصوص معتقدم که کار کلیشه ای نکرده ام.  اما در این مورد که بچه ها ممکن است این صحنه ها را ببینند باید بگویم که این مشکل رسانه است. اگر به شکلی دیگری پخش می شد می توانستیم بنویسیم زیر شانزده سال نبیند. در این مورد که دیدن این صحنه ها بیننده را ناراحت می کند، برای من هم همین طور است. باور کنید این صحنه خودم را بیشتر آزار می دهد اما گاهی قصه ایجاب می کند

.

سامان همچنین در پاسخ به این سوال که آیا تلویزیون خواست که چیزی به قصه اضافه شود، گفت: "بله، برای پایان، آنها می خواستند چیزی به قصه اضافه کنند که من زیر بار نرفتم و به همین دلیل امشب در پخش قسمت آخر با مشکل مواجه شده ایم."

 

وی همچنین منابع خود برای نگارش سریال را خاطرات اعضای سازمان منافقین و برخی منابع مکتوب موجود در این زمینه معرفی کرد.

 




ارسال توسط کاربر

گزارشی از برنامه تلویزیونی «هفت»/

ده‌نمکی: روحانی «رسوایی» مولفه‌های سخنان رهبری در مورد روحانیت را داشت

مسعود ده نمکی سینماپرس-گروه تلویزیون/ برنامه سینمایی «هفت» شب گذشته با اجرای محمود گبرلو میهمان سیامک اطلسی بازیگر و دوبلور پیشکسوت سینما و تلویزیون بود و بعد از آن مسعود ده نمکی و حسین معززی نیا پیرامون شخصیت روحانی در فیلم «رسوایی» به گفت و گو پرداختند.

به گزارش خبرنگار سینماپرس در این برنامه سيامك اطلسي مهمان ويژه «هفت» و نقد و بررسي فيلم سينمايي رسوايي با حضور مسعود ده‌نمكي کارگردان فیلم؛ رامين شريف‌زاده، حسين معززي‌نيا و حجت‌الاسلام كريمان مجد منتقدان فیلم انجام شد.

 

اطلسی در ابتدای سخن به نحوه حضورش در عرصه بازیگری اشاره کرد و گفت: دوبله یکی از فیلم های آقای رهبر را انجام می‌دادم که گفت اطلسی فیلم بازی نمی کنی. مرا دعوت کرد و برای تست رفتیم و آقای خانی (فیلمبردار)  از من تست گرفت. من پشت میز صابر رهبر و پشت به دوربین نشستم و زمانی که صدای دوربین را شنیدم گوشی تلفن را برداشتم و با عصبانیت روبه خانی صحبت کردم و رهبر کات کرد و پس از آن «مردان خشن» را کار کردم.

 

حضور جوانان در دوبله

 

 وی در ادامه گفت: دوبله را از سال 42 شروع کردم در واقع از تاسیس سندیکای گویندگان وارد شدم. دوبله برای من یک کلاس درس بود. هرچه دارم از کار در دوبله دارم، از دوبله وارد سینما شدم. دوبله در ایران مقام اول در دنیا دارد اما متاسفانه فیلم خوب نداریم که دوبله کنیم. یکی از کارهای به یادماندنی من فیلم محمد رسول الله بود که نقش زبیر را دوبله کردم و خدا را شکر نقش درآمد.

 

اطلسی گفت: صدای سر صحنه کاملا جا افتاده است و سریال‌ها و فیلم هایی را دوبله می کنیم که کیفیت خیلی خوبی ندارند. فیلم کم است و دستمزدها افزایش نیافته است.

 

اطلسی در ادامه گفت: از طرف انجمن نامه نوشته شد تا به گویندگان بالای 60 سال مبلغی به عنوان سپاس اهداء شود. لیست اول پرداخت شد اما لیست بعدی پرداخت نشد و متاسفانه مدیران تلویزیون توجه به این عزیزان که در سرما و گرما با عشق کار خود را دنبال می کنند نکردند.

 

وی درباره حضور جوانان در عرصه دوبله گفت: بیش از 150 جوان کار دوبله انجام می دهند. جوان ها خوب کار می کنند ولی فیلم خوب نیست که بتوانند خودشان را نشان بدهند.

 

اطلسی درباره «آنسوی آتش» و حضورش در آن فیلم گفت: در اوج جنگ بود که رفتیم اهواز و کار را شروع کردیم. زمانی که هواپیماهای عراقی مرتب موشک می زدند ما در روستا  اسکان پیدا کردیم و این قدر شرایط بحرانی بود که با برداشت اول کارگردان قبول می کرد و  فیلم ماندنی شد به عقیده خودم بهترین فیلم هایم «آنسوی آتش» و «دوران سربی»است.

 

وی درباره فعالیتش در حوزه کارگردانی گفت: با آقای پوراحمد کار کردم دوست داشتم از ایشان یاد بگیرم. یک سریال 4 یا 5 قسمتی بود که با اطلاع و رضایت ایشان دو قسمت به آن با اضافه کردیم و در آن کار عنوان من در تیتراژ دستیار بود. در آن دوران برای دریافت پروانه ساخت باید دو دستیاری در کارنامه کاری داشتیم. من فیلمنامه و مدارک دو دستیاری را بردم و مجوز گرفتم. فیلم «مشت» را ساختم که خوب فروخت و من شراکت کردم. «سفر پرماجرا» را هم شریک بودم و به همین دلیل توانستم تهیه کننده شوم و «راز شب بارانی» را  تهیه و کارگردانی کردم.

 

بازیگر «مختارنامه» گفت: متاسفانه امروزه بخش خصوصی کمتر فیلم می سازد و کارگردانان بیکار هستند. بیکاری در سینما بیداد می کند. تنها فیلم های دولتی ساخته می شود. بدنه سینما از معضل بیکاری رنج می برد. .مسئولین ارشاد باید نظارت کنند تا از عواملی در فیلم ها استفاده شود که عضو صنوف باشند.

 

وی درباره کارهای اخیر خود گفت: سال گذشته فیلم قاسمی جامی و رضا اعظمیان ( دلتنگی های عاشقانه) را کار کردم. در سریال معمای شاه به کارگردانی ورزی بازی می کنم و نقش شاپور بختیار را برعهده دارم.

 

هفت و «رسوایی» ده نمکی

 

در ادامه برنامه تلویزیونی «هفت»، منتقدین و کارشناسان به نقد و بررسی فیلم سینمایی «رسوایی» با حضور مسعود ده نمکی، رامین شریف زاده ، حسین معززی‌نیا و حجت الاسلام کریمان مجد پرداختند.

 

در ابتدا ده نمکی به میزان مخاطب و فروش فیلم اشاره کرد و گفت:خوشحالم که فیلم 5 میلیارد تومان فروش داشته و فیلمی که زبان طنز ندارد و تبلیغات زیادی هم برای آن انجام نشده توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند. ما در مشهد روزانه فروش 16 میلیون تومانی را تجربه کردیم و از این بابت به آن اشاره می کنم که  مردم در شهر مذهبی از فیلم استقبال کردند  و نشان داد استقبال مردم منحصر به یک ژانر طنز استقبال مخاطب نیست.

 

رامین شریف زاده با اشاره ای به روند سینما بعد از انقلاب گفت: اعتقاد دارم سینما یک رسانه است و ماهیت یک رسانه پیام رسانی است. در سالهای اول انقلاب فیلم های شعارزده درباره ساواک و رژیم شاهنشاهی ساخته شد که پختگی لازم را نداشت. آقای مخملباف توبه نصوح را ساخت بعدها خودش گفت فیلم نبود بلکه یک بیانیه بود. اما بعد از آن از سال 60 به سمت تثبیت رفتیم و از شعارزدگی دور شدیم اما هنوز سینما معنای واقعی خودش را نداشت.

 

وی اضافه کرد: درسالهای میانی دهه 60 فارابی قوانین و مقرراتی اعمال کرد که از آن سال سینما به سمت ساخت فیلم‌های سفارشی و سینمای گلخانه ای رفتیم. انبوه فیلمهای سفارشی که مردم پسند نبود ، البته فیلم هایی هم ساخته می شد که مورد توجه مردم بود. بعد از جنگ و در دوران سازندگی فیلم ها به سمت تجملگرایی بود و قالب را شکست و فضای جدیدی را ترسیم کرد اما به نوعی باورها و اعتقادات و نیازها مردم را پاسخگو نبود.

 

وی در ادامه گفت: از سال 72 تا سال 76  فیلم های توقیفی زیاد شد با حضور دولت اصلاحات درب ها باز شد و فیلم هایی با شعارهای سیاسی و بیانیه های سیاسی مثل اعتراض و متولد ماه مهر در آن فضا ساخته شد. از سال 83 فیلم هایی با مفاهیم اجتماعی و منطبق با نیاز مردم ساخته شد و  فیلم های مختلف ده نمکی که از جنس خود مردم بود. مردم باورهای خود را در سینما دیدند که این نوع فیلمسازی که مختص آقای ده نمکی نیست تعدادی از فیلمسازان به این صورت فیلم می سازند حاصل فضای  آرامش در سینما است که  به جای موضع گیری تند به سمت نیازهای عاطفی، اجتماعی و اخلاق رفتند.

 

معززی نیا: فیلم های ده نمکی مضمون محور است

 

در ادامه حسین معززی نیا منتقد درباره فرم فیلم «رسوایی» گفت: درباره فیلم های آقای ده‌نمکی نقد موضوعیت ندارد. نقد فیلم با شکل شناخته شده اش کارکرد درباره فیلم ندارد. تحلیل فرم و محتوا بحث مهمی است. اما در مورد آثار آقای ده‌نمکی شکلی از بیان مضامینی است که مورد علاقه‌اش است البته سلیقه واحدی را از مقالاتی که می نوشتند تا بعدها مجلات و فیلم ها و مستندها دنبال کردند و یک نوع نگاه است. فیلم های ایشان مضمون محور و محتوا محور است.

 

وی در ادامه توضیح داد: ایشان احساس می کند چه مضمونی باید بیان شود و از اهمیت برخوردار است و اجتماع نیاز دارد و کدام قشر از سیاستمداران باید به آنها پرداخته شود و براساس مضمون، داستانش شکل می گیرد. بر این اساس فیلم فاصله می گیرد از منطق ضروری درام نویسی و به سمت اثری می رود که مضمون را به هر قیمت بیان می کند چون از جنس مردم می آید و همانگونه که در کوچه و بازار با هم ارتباط دارند داستان نوشته می شود برای مردم قابل فهم و قابل لمس می شود و با آن درگیر می شوند.

 

معززی نیا گفت: کارهای آقای ده‌نمکی  یک شکل از فیلمسازی است . سلیقه درام نویسی ایشان است نمی توانیم بگوییم غلط است چیزی جز مضمون نیست  و مضمون را به فیلم  تسری می دهد. همانگونه که در اخراجی ها3 صرفا بیانیه بود درباره آنچه که در انتخابات رخ داده است

 

در ادامه نقد و بررسی فیلم «رسوایی» حجت الاسلام کریمان مجد به روحانی فیلم اشاره کردو گفت: روحانی فیلم سه مشخصه دارد کارکردن در نیمه های شب که طعنه به تامین معاش روحانیون است. حاج یوسف غیب گویی می کند شاید برخی بگویند تیزهوشی است اما اشارات فیلم فارغ از تیزهوشی است. شاخصه سوم عدم از استفاده از هدایای مراسمات اهل بیت است. شاید کارگردان مقابله با نفس را دلیل کار کردن فرار از شهرت طلبی بداند باید مقطعی برای آن در نظر می گرفت. اما کارکردن حاج یوسف همیشگی است وبا نشان دادن کار کردن این روحانی مخاطب را از فضای روحانیون و نظام تشیع فاصله می گیرد با این کار مخاطب روحانی مسجد را با روحانی فیلم مقایسه کند نسبت به  روحانیون بدبین می شود.

 

روحانیت در قاب فیلم های ده نمکی

 

مسعود ده نمکی در پاسخ به انتقاداتش از سوی منتقدین گفت: سینما تعریف دارد برای این که به منتقدین پاسخگو باشم مجبورم قواعد آن را مطالعه کنم. فیلمنامه مشخصه هایی دارند که می توان راجع به آن ها بحث کرد. در کتاب های دانشگاه که شما آن ها را تدریس می‌کنید گفته می شود به تعداد فیلم هایی که ساخته شده ژانر وجود دارد. سینما را به صرف سینما نگاه نمی کنم به یک ظرف مناسب برای طرح بسیاری از مفاهیم عمیق به آن می نگرم. خالقان این هنر صنعت هم  از آن برای انتقال مفاهیم معنوی، سرگرمی، سیاسی و... را از پتانسیل استفاده کنند. چه از منظر سینمایی چه از منظر دینی معتقدم بلاغت  شیوایی و به  آسانی سخن بر زبان جاری کردن است به گونه ای که  مردم بفهمند برای من فهمیدن مردم الگو است. منتقد آنچه می گوید  وحی منزل نیست و معتقدم فیلم هم بی اشکال نیست.

 

وی درادامه گفت: اگر روحانی ارایه می دهم روحانی است که مولفه های سخنان رهبری در آن وجود داشته باشد. ایشان گفتند روحانی ذی طلبگی را حفظ کند. در گذشته روحانی به مردم سرکشی می کرد که امروزه قابل باور نیست . حاج یوسف شب کار می کند اصلا نقطه عار نیست. روحانیت تا تن به سختی و معیشت ندهد مراحل سلوک را پیدا نمی کند. کارکردن حاج یوسف به مقوله عرفان بازمی‌گردد . من با شناخت عمیق از روحانیت و شناخت از عرفان فیلم را ساختم.

 

رامین شریف زاده در ادامه بحث گفت: فیلم هایی که پسوند معنا دارند باید سه خصیصه در آنها جست و جو کرد. ابتدا هدف فیلمساز از ساخت فیلم، نکته دوم مکانیزم کارگردان برای ساخت و در نهایت پرداختن به جزئیات . از پرداختن به جزئیات از هدف فیلم نباید غافل شد. در فیلم بحث بر سر این نیست که روحانی بتواند غیب گوی کند یا خیر. ایشان می خواهد فراتر از این صحبت کند. در چارچوب فقه همه چیز خلاصه نمی شود با باید و نباید فقه به سرانجام نمی رسیم . عقل و عشق باید کمک کند. بایدها و نبایدها در جامعه پررنگ شده است.

 

وی در ادامه گفت: حاج یوسف با طلبه ها به  بحث می نشیند . اما جایی که قرار است جامعه را اصلاح کند باید بداند چگونه با یک خانم برخورد کند. برای باورپذیر شدن تنها بایدها و نبایدها نیست باید با عقل همراه شود. از زاویه محبت به سمت اصلاح می رود.

 

ده‌نمکی ادامه داد: حاج یوسف در بوته امتحان قرار می گیرد و امتحانش در گروی آبرویش است. باید از پتانسیل سینما استفاده کرد. ما روحانیونی چون سید قوام، ابوترابی  و... را داریم اما بهره لازم از این مفاهیم نمی بریم درحالی که غرب از کمترین داشته هایش بیشترین بهره ها می برد .

 

حجت الاسلام کریمان مجد در ادامه به کرامت حاج یوسف اشاره کرد و گفت: نشانه هایی از روحانی محبوب را به مردم نشان می دهید او صاحب کرامت است و نکته مثبتی است اما آیا هدف رسیدن به کرامت است.

 

ده‌نمکی پاسخ گفت:ما باید اصل تعمیم را از سینما و سطح جامعه دور کنیم . من در فیلم ترازی از روحانیت رانشان دادم که منافات با آموزهای دینی نداریم . وقتی با زهد و پرهیزکاری صاحب کرامت شود بد نیست نشان بدهیم که یکی از نقاط مثبت روحانیون است. مردم  بعد از اشتباه شان درباره حاج یوسف پشت سر روحانی به نماز می ایستند و از  زود قضاوت کردن خود شرمنده می شوند.

 

حجت الاسلام کریمان مجد در ادامه گفت: روحانی فیلم با تمام فضلش از سخنرانی و منبر اهل بیت  وجهی دریافت  نمی‌کند درحالی که روحانی توصیه شده است که نان و نمک را از روضه امام حسین کسب کند و این روحانی رزقش را از منبر و روضه دریافت نمی کند به عقیده من شما روحانی را به درستی نشناختید. کاری که اولاست و ارزش است را حاج یوسف انجام نمی دهد و در روحانی شما تضاد دیده می شود.

 

ده نمکی در پاسخ به حجت الاسلام کریمان مجد گفت: ما در جامعه امروز زندگی می کنیم و باید با زبان مردم سخن بگوییم در شرایط امروز در سینما فیلمی ساخته شده که  روحانی شخصیت مثبت آن است و آبروی خود را در گرو راهنمایی و کمک به یک دختر هزینه می کند و در بوته امتحان قرار می گیرد . آفات شهرت را طرح می کند، زود قضاوت کردن را نفی می کند. من این فضاها را به خوبی می شناسم و با شناخت از روحانی فیلم را ساختم. فیلم قصه برصیصای زاهد نیست.




ارسال توسط کاربر

خبرگزاری قرانی ایکنا و رسوایی:کینه هایی به جای نقد

حب و بغض‌هايی كه جای نقد را گرفته‌‌اند/ انتقاد از «رسوايی» با طرح عنوان فيلمفارسی

گروه هنر: نقدنويسی در سينمای جهان به عنوان رويكردی آكادميك مطرح است اما متاسفانه در سينمای كشورمان تنها محلی برای سلايق شخصی است كه در آن اصول سينمايی كمتر نقش دارد.

اكبر عبدی در نمايی از «رسوايی»

سينما هنری است كه امروز تمامی جامعه مخاطبش است. اين هنر جدا از طرفداران و عواملی كه دارد، بخشی را هم به عنوان منتقد، مخاطب خود می‌بيند كه گاه از راه آن ارتزاق يا فعاليت حرفه‌ای می‌كنند.

اين مطلب نيز مربوط به بحث نقد در سينماست كه به شدت در مجلات و روزنامه‌های سينمايی باب شده است، ولی متاسفانه كمتر نگاه منسجم و علمی به آن می‌شود. در حقيقت می‌توان گفت كه تنها سلايق و علاقه‌های شخصی نسبت به يك اثر سينمايی است كه رويكرد منتقد را در مطلبش مشخص می‌كند.

گفته خود را اين گونه تشريح می‌كنم؛ ممكن است فيلمی ساخته شود كه چندين منتقد در جلسه‌ای به بحث پيرامون آن بپردازند، اما در اين دست جلسات كمتر می‌بينيم كه به جزء جزء مسائل تكنيكی به خوبی پرداخته شود، به همين دليل عموما بحث‌ها درباره مضمون و اينكه منتقد داستان را دوست نداشته، اختصاص می‌يابد.

مثال روشن در اين عرصه، جلسه نقد و بررسی فيلم «رسوايی» در سالن بصيرت لانه جاسوسی بود. در اين برنامه ناصر هاشم‌زاده (فيلمنامه‌نويس)، سيد‌محمد حسينی (منتقد) و حجت‌الاسلام والمسلمين معتمدی (كارشناس فرهنگی) حضور داشتند. افرادی كه با كمال احترام به آنها، تنها درباره خوشايندهای خود سخن گفتند، اما نقدی علمی از آنها نشنيديم. برای مثال هاشم‌زاده سعی می‌كرد با كلمه فيلمفارسی فيلم را تحقير كند؛ كلمه‌ای كه متاسفانه برای تمسخر برخی از آثار استفاده می‌شود و نام فارسی را يدك می‌كشد.

اينكه چگونه و توسط چه كسانی اين كلمه وارد سينمای ما شده، بحث ديگری است، اما همه كسانی كه سينما را خوب می‌شناسند، می‌دانند كه آنها از دهه 40 هميشه مدعی سينمای روشنفكری بوده‌اند، اما هيچ گاه در عمل برای تحقق خواسته‌ی خود قدمی برنداشته‌اند و نكته جالب نيز اين است كه دائما اين كم كاری را به دوش ديگران می‌اندازد.

در اين جلسه نقد درباره اينكه فيلم به لحاظ تكنيكی از ميزانسن گرفته تا دكوپاژ و بخش‌های فنی چه ويژگی‌هايی داشته، چيزی نشيديم و تنها بر اين تاكيد می‌شد كه اين فيلم به دليل فيلمفارسی بودن توانسته بفروشد، در صورتی كه اگر اين افراد كمی كينه و بغض خود را كنار می‌گذاشتند می‌ديدند كه بسياری از فيلم‌های سخيف كه هر روز به اسم طنز در سينما توليد می‌شود، فروشی بسيار پايين دارند، در صورتی كه اگر گفته آنها درست بود بايد فيلم‌هايی چون «رژيم طلايی»، «افراطی‌ها»، «از ما بهترون»، «دزدان خيابان جردن» و ... فروش‌های نجومی داشتند.

 نگاه متفاوت به روحانيت
در «رسوايی» تصوير شده كه روحانی فيلم كه نقشش را اكبر عبدی به خوبی ايفا كرده، شب‌ها باربری می‌كند. اين عمل به مذاق برخی روحانيون همانند حجت‌الاسلام معتمدی خوش نيامده، اما نكته قابل توجه اينجاست، آيا واقعا در اين قشر نيستند افرادی كه اينگونه زندگی كنند؟

مطلب ديگر اينكه در «رسوايی» تصوير شده كه روحانی فيلم كه نقشش را اكبر عبدی به خوبی ايفا كرده، شب‌ها باربری می‌كند. اين عمل به مذاق برخی روحانيون همانند حجت‌الاسلام معتمدی خوش نيامده، اما نكته قابل توجه اينجاست، آيا واقعا در اين قشر نيستند افرادی كه اينگونه زندگی كنند؟ مسلما جواب مثبت است، پس فيلمساز حق دارد برای بيان قصه‌اش آن تعداد محدود از روحانيت را كه اين گونه زندگی می‌كنند، محور فيلم خود قرار دهد.

گفته‌های فوق تنها درباره «رسوايی» صدق نمی‌كند، زيرا فيلم‌های ديگری چون؛ «حوض نقاشی»، «بوسيدن روی ماه» و ... هم آماج چنين حملات غيرسينمايی قرار می‌گيرند. اين وضعيت نيز تا زمانی كه حوزه نقد به عنوان يك حرفه مشخص شكل نيابد برطرف نخواهد شد، چون در وضعيت موجود هر خبرنگار يا مخاطبی كه سواد سينمايی ندارد به خود اجازه می‌دهد كه قلم به دست گيرد و سليقه خود را به اسم نقد! در نشريه‌های مرتبط به خود كار كند.

به قلم: داود كنشلو




ارسال توسط کاربر

11851_513838618652697_388560762_n 257673_604

دو عکس جدید از تست گریم الناز شاکردوست

فیلم سینمایی آتش بازی به کارگردانی بهمن گودرزی و تهیه کنندگی مرتضی شایسته و بازی امین حیایی و الناز شاکردوست کلید می خورد

 

فيلم بهمن گودرزي هفته آينده كليد مي‌خورد
شاكردوست به «آتيش بازي» رسيد
باني‌فيلم آنلاين: الناز شاكردوست به جمع بازيگران فيلم سينمايي «آتيش بازي» پيوست.

 

به گزارش «باني فيلم»، پيش توليد اين فيلم به كارگرداني بهمن گودرزي و تهيه‌كنندگي مرتضي شايسته مدتي است كه آغاز شده و به تازگي الناز شاكردوست براي ايفاي نقش اصلي زن با دست‌اندركاران فيلم قرارداد بسته است. شاكردوست اين روزها فيلم «رسوايي» را روي پرده سينماها دارد و «آتيش بازي» جديدترين تجربه سينمايي او بعد از همكاري با مسعود ده‌نمكي است. پيش از اين حضور امين حيايي در «آتيش بازي» قطعي شده بود. به گفته محمد شايسته مديرتوليد اين فيلم، طي روزهاي آينده چند بازيگر ديگر به اين فهرست اضافه مي‌شوند تا طبق برنامه‌ريزي انجام شده «آتيش بازي» 10 روز ديگر در تهران كليد بخورد. فيلمنامه اين فيلم كمدي را آرش قادري نوشته و در خلاصه داستان آمده است: قديمي‌ها مي‌گن: طرف اونقدر شير داغ دهنشو سوزونده، موقعي كه مي‌خواد دوغ بخوره فوتش مي‌كنه! حالا اين شده حكايت آدماي «آتيش بازي». يا اين قدر تخته‌گاز مي‌رن كه ياتاقان مي‌زنن يا اونقدر احتياط رو رعايت مي‌كنن كه از اونور بوم مي‌افتن...
تمام صحنه‌هاي اين فيلم در تهران فيلمبرداري مي‌شود و مرتضي غفوري مديريت فيلمبرداري را بر عهده دارد. پروانه ساخت «آتيش بازي» سال گذشته از سوي اداره نظارت و ارزشيابي وزارت ارشاد صادر شد.
 



ارسال توسط کاربر

(بسم الله الرحمن الرحیم)
اعطای جایزۀ اسکار به جدایی نادر از سیمین بعضی از هموطنانمان را خرسند کرد و برخی را نیز غضبناک. لکن امسال جایزه اسکاری که به آرگو داده شد تأسف همۀ ایرانیان را برانگیخت. زیرا در این فیلم مردم ایران بسیار غیرواقعی تصویر شده‌اند‌ و همچنین وقایع تاریخی آن نیز بسیار تحریف‌شده است خصوصاً که غیرهنری و سیاسی بودن اعطای جایزه نیز قابل کتمان نیست. اما عجیب اینجاست که در این میانه، برخی از دوستان نتوانستند خرسندی خود را کتمان کنند. زیرا اکنون دلیل بهتری به دست آورده‌اند تا مدعی شوند فیلم جدایی نادر از سیمین نیز یک فیلم سیاسی بوده و به همین علت است که جایزه اسکار به آن تعلق گرفته. در این مقال قصد داریم تا نظرگاه این دوستان را نقد کنیم و بگوییم آنچه را که یک سال قبل از گفتن آن امتناع ورزیدیم.
 

پس از اینکه جایزۀ اسکارِ بهترین فیلم در سال 2012 به آرگو داده شد برخی از دوستان فرصت را غنیمت جسته، ناسزاگویی‌های سال گذشته خود به فیلم جدایی نادر از سیمین را تکرار کردند و هر دو فیلم را با یک چوب رانده، مدعی شدند پیام این دو اثر را می‌توان در این جمله خلاصه کرد: «ایران کشور بدی است که باید از آن فرار کرد». این تحلیل در برنامۀ هفت توسط رئیس سابق بنیاد سینمایی فارابی که قشر وسیعی از این تفکر را رهبری می‌کند در روز جمعه یازدهم اسفند مطرح شد.

شباهت های "آرگو" با "جدایی نادر از سیمین"


برای نشان دادن بطلان این نظریه نخست باید عیار واقعی این دو فیلم را سنجید، و این همان چیزی است که این دوستان در کمال تأسف از آن عاجز هستند. زیرا با اینکه خود را در جبهۀ اسلام و انقلاب می‌بینند متأسفانه ملاک و معیار صحیحی از حق در دست آنها نیست. مثلاً اگر شما در حضور ایشان محتوای آیه‌ای از قرآن یا جمله‌ای از احادیث معصومین را بدون ذکر منبع بر زبان آورید چه بسا که آن را منکر شوند و حتی شاید شما را نصیحت کنند که از این عقاید خرافی خود دست بردارید. چیزی که آنها احتمالاً می‌شناسند اساطیر یونان و خدایان کوه المپ است که در تمام سخنرانی‌هایشان گریزی به آن می‌زنند حتی اگر به مناسبت سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی به سخنرانی دعوت شده باشند. و عجیب نیست اگر خبر دهیم که ایشان در همان زمان که سید مرتضی سردبیر ماهنامۀ سوره بود نه‌تنها تجلی نور حکمت آن عزیز در آن جریدة وزین را نمی‌دیدند بلکه برایش نامۀ نصیحت‌آمیز هم می‌نوشتند. بگذریم و از سخن اصلی خود دور نیفتیم.

بعد از دیدن فیلم جدایی نادر در جشنواره بیست‌ونهم فیلم فجر، در خاطرم گذشت که بهترین فیلم تمام عمرم را تماشا کرده‌ام. آن شب نه تنها فیلم دیگری ندیدم بلکه می‌خواستم روزهای بعد هم به سالن برج میلاد نیایم. جدا از تکنیک و فیلمنامۀ عالی فیلم، مضمون آن نیز بسیار حیرت‌انگیز بود. یک دلیل محتوایی‌اش این بود که برخی از آنچه را که بنده ضمن مقالات خود در خصوص ظهور فمینیسم در قوانین موضوعة کشورمان و غلبۀ  این نحله در جامعه، آورده یا در دست تحقیق داشتم به درستی روایت می‌کرد.

موضوع فیلم جدایی نادر از سیمین بر خلاف آنچه این دوستان مطرح می‌کنند نه مهاجرت است و نه دروغگویی ایرانی‌ها. در واقع این فیلم به مسئله زن امروز پرداخته است، زنی که به سبب تحصیلات و طبقۀ اجتماعی بالاتری که نسبت به نسل قبلی یافته، دیگر حاضر نیست نقش سنتی خود را در خانواده ایفاء نماید و به این سبب مشکلاتی بر شوهر و خانواده تحمیل می‌کند. و این همان معضلی است که از حدود پنجاه سال قبل در جوامع غربی نهادینه شده و آنها خیلی عمیق‌تر با این مشکلات دست به گریبانند.

تغییر در موقعیت اجتماعی زن ایرانی

پنجاه سال قبل، هفتاد درصد از مردم ایران روستانشین بودند. زنان روستایی بسیاری از مایحتاج خانه مانند لباس، فرش و قالی، نان و سایر ارزاق را تولید می‌کردند. آنها در ضمن تربیت بچه‌های زیاد و رفت و روب خانه، در مزارع نیز به شوهرانشان مدد می‌رساندند و مطیع ایشان بودند. مردان نیز به کار‌های مهمی همچون کشاورزی و باغداری و دامداری اشتغال داشتند. با شیوع مدرنیسم و گسترش رفاه، تأمین آن مایحتاج خانه بر دوش شوهران افتاد. زنان امروز مدت‌ها است که لباس و حتی ظرف‌هایشان با ماشین‌های اتوماتیک شسته می‌شود ولی با این حال از کار کردن در خانه ابا دارند. به عنوان یک نمونۀ افراطی، باید به رفتار زنان فرانسوی اشاره کنم که مدت‌ها است خود را از غذا پختن فارغ کرده‌اند. لذا یکی از دغدغه‌های خانواده‌های فرانسوی آن شده است که رستوران مناسب خود را پیدا کنند. و البته همۀ اینها هزینه‌هایی است که بر دوش مردان بار می‌شود.


هرچند که عموم زنان ایرانی هنوز به این حد افراطی نرسیده‌اند اما همسران خود را در محذوریت‌های دیگری قرار می‌دهند که فقط مخصوص ایرانیان است. یک نمونه‌اش دریافت مهریه‌های نجومی است که برای وصول آن حتی شوهران را به زندان می‌افکنند. مجمع تشخیص مصلحت چند مصوبۀ مجلس را که شورای نگهبان به دلیل خلاف شرع بودن رد کرده بود، به تصویب رساند. سه نمونه از این مصوبات اینها است: گرفتن حق طلاق از شوهر و اعطای آن به دست قاضی، افزایش مدت حضانت مادر برای اولاد ذکور از دو سال به هفت سال و همچنین دریافت مهریه به نرخ روز. در یک اسفتاء که از حضرت امام خمینی(ره) صورت گرفته ایشان با تبدیل مهریه به نرخ روز مخالفت کرده‌اند.  بدین ترتیب ملاحظه می‌شود که مجمع تشخیص مصلحت عملاً آرزوی فمینست‌ها را به جای مصلحت جامعه نشانده است.

خلاصه اینکه زنان امروز به جای همراهی و معاونت شوهر، می‌خواهند رئیس آنها باشند. کسی نیست بپرسد آیا مردی که به خواستگاری زنی رفته به دنبال یافتن رئیسی برای خود بوده است، یا معاون و همراه؟ پایین آمدن آمار ازدواج و همجنس‌خواهی در غرب ریشه در همین واقعیت دارد. امروزه حق خود را از شوهر به عنوان مدیر خانواده طلب می‌کنند بدون اینکه تکلیف خود را انجام داده باشند یا او را به مدیریت خانواده قبول داشته باشند. مردان غربی، بیش از هر جای دیگری درد این مشکلات را چشیده‌اند و به همین جهت فیلم جدایی نادر از سیمین که واقعیت زنان مدرن و سنتی را به درستی و با یک فیلمنامه و کارگردانی خوب تصویر کرده، بر دل آنها می‌نشیند.
    

سیمین در فیلم جدایی نادر، شخصیت منفی است

سیمین معلم زبان است و ظاهراً قصد دارد به دنبال آمال خود، ایران را ترک کند اما شوهرش نادر راضی به همراهی او نیست. لذا می‌خواهد از وی جدا شود و در عوضِ بخشیدن مهریه حضانت دخترشان را نیز بگیرد. قاضی دادگاه این بهانه برای طلاق را نمی‌پذیرد و از کشورمان دفاع می‌کند. در دقیقه 62 فیلم، ترمه به مادرش خبر می‌دهد که پدر فهمید که ادعای خارجه رفتن تو دروغ بوده است. سیمین دخترش را ملامت می‌کند که چرا این موضوع را بر پدرش فاش کرده است. وقتی سیمین در دقیقه 85 از تهدید حجت برای فرزندشان حرف می‌زند نادر به طعنه می‌گوید: می‌خواهی زندگی‌مان را شبانه جمع کنیم و برویم خارج؟ سیمین جواب می‌دهد: گور بابای خارج!

    عجیب است که با این دلالات واضح، باز هم ایشان مدعی هستند که این فیلم در موضوع مهاجرت و فرار از ایران است. البته این دوستان دقت نکرده‌اند که سیمین در فیلم نقش مثبت ندارد و به قولی سینمایی‌ها «بدمن» است اما نه چندان واضح و گل‌درشت که غالباً در فیلم‌های دیگر دیده‌ایم. کارگردان واضحاً علیه یا له شخصیت‌ها موضع‌ نگرفته بلکه سعی وافر در واقع‌نمایی داشته است.


مشکل خانوادۀ نادر با رفتن سیمین شروع می‌شود و لذا است که ترمه مادرش را ملامت می‌کند که اگر تو خانه را ترک نکرده بودی امشب بابا در زندان نبود. ترمه در طول فیلم هیچگاه جانب مادرش را نگرفت و به درخواست‌های مکرر او نیز اعتنا نکرد و فقط یک شب به توصیۀ پدرش به نزد مادر رفت. شخصیت ترمه در فیلم بیانگر منظر کارگردان است. او با دقت تمام سعی دارد بفهمد چه کسی مقصر است. لذا حرف پدرش را باور کرد که قانون میان دانستن و ندانستن، مرزی قائل نیست. نادر به او گفته بود که «من گرچه می‌دانستم راضیه باردار است اما در لحظۀ بیرون کردن او متوجه بارداری‌اش نبودم. من به خاطر تو بود که دروغ گفتم. زیرا فکر کردم اگر سه سال بروم زندان، تو نزد چه کسی خواهی ماند. اکنون هم اگر تو بخواهی حقیقت را به دادگاه می‌گویم.» ترمه در قبال این سخن سکوت کرد و روز بعد به سؤال قاضی اینطور جواب گفت که من بودم که پدرم را از بارداری راضیه باخبر کردم. در صحنۀ بعد ترمه را در صندلی عقب اتومبیل پدرش می‌بینیم که بی‌صدا اشک می‌ریزد و احتمالاً برای این دروغ ناخواسته استغفار می‌کند. در انتها هم واضح شد که ذمۀ نادر اصولاً بری بوده و سقط جنین، ربطی به او نداشته است. 

با توجه به این موارد، واضح است که ترمه در دادگاه پایانی فیلم، پدرش را انتخاب خواهد کرد. او به درستی فهمید که پدرش سهواً خطا کرده اما خطای مادرش که سرمنشأ تمام مشکلات خانواده گشته، عمدی است. اما این دوستان به گزاف مدعی هستند که سیمین در این فیلم قهرمان قصه است و ترمه نیز در انتها مادرش را انتخاب خواهد کرد! در حالیکه واضحاً این فیلم مدافع سنت‌ها است و ما در ضمن آن با نادر که از پدرش نگهداری می‌کند قرابت بیشتری احساس می‌کنیم.


فیلمساز برای آنکه ما چهرۀ بهتری از زن سنتی ببینیم راضیه را به قصه وارد کرده است، یک زن چادری که دومین فرزند خود را باردار است و به سبب بی‌کار شدن شوهرش به خانۀ نادر آمده تا نظافت منزل و پرستاری پدر او را بر عهده بگیرد، کارهایی که قاعدتاً سیمین باید انجام می‌داد. تصویری که فیلم از این خانوادۀ سنتی می‌دهد تمجید عملی از آنها است. انتخاب شهاب حسینی و ساره بیات برای این نقش‌ها نیز مؤید این ادعا است. فیلم بر حلال‌خوری این خانواده تأکید فوق العاده می‌کند. راضیه به درستی عقیده دارد که مال حرام در نسل انسان اثر سوء می‌گذارد و لذا به سیمین تأکید می‌کند که شما نباید دیه را به شوهرم بپردازید. سیمین در جواب او می‌توانست بگوید: «چون جنین شما در حین مراقبت از پدر شوهرم، سقط شده پس ما به پرداخت این مبلغ راضی هستیم.» اما او وقیحانه با راضیه عصبانیت کرد و علی‌رغم نهی اکید او، با شوهرش به خانۀ آنها رفت.

آن پول شبهه‌ناک به زندگی حجت و راضیه داخل نگشت و آنها همچنان در مشکلات مالی خود گرفتار ماندند. از سوی دیگر، در خانوادۀ نادر مشکلات به مراتب بزرگتری همچنان لاینحل باقی ماند؛ مشکلاتی از نوع روانی که به سبب عقاید سیمین که نمونه‌ای از زنان جامعة مدرن است پدید آمده‌اند، و لذا راه حلی برای آن دیده نمی‌شود جز جدایی.
جدایی نادر از سیمین نه‌تنها سیاسی نیست بلکه در واقع اخلاقی‌ترین فیلم جشنواره بیست‌ونهم فجر بود، و اعتدال و انصاف کارگردان در بازنمایی صحیح شخصیت‌هایش می‌تواند درس‌آموز دیگران باشد (قابل توجه تهمینه میلانی و طرفدارانش که تماشاگر از همان ابتدای فیلم می‌فهمد که نظر کارگردان با کدام شخص است و چه کسانی قرار است تمسخر شوند). جناب فرهادی شخصیت منفی سیمین را آنقدر با اعتدال معرفی کرده است که این دوستان به گزاف او را قهرمان قصه تصور کرده‌اند.
 

تحسین جشنواره‌های خارجی به چه معنا است؟

در نوروز 1390 اکران همزمان جدایی نادر و اخراجی‌ها 3 موجب شد که جناح سبز از فرهادی در مقابل ده‌نمکی حمایت کند. در حالیکه فیلم جدایی نه‌تنها سیاسی نیست بلکه بیشترین جوایز خود را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرده است؛ جایزۀ بهترین فیلمنامه، کارگردانی، فیلمبرداری و صدابرداری و نیز دو دیپلم افتخار برای شهاب حسینی و ساره بیات، همچنانکه سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را نیز نصیب خود کرد. و البته حق این فیلم بیش از اینها بود. جدایی در 48 جشنوارۀ دیگر نیز شرکت کرد و توانست در آنها 59 جایزه بگیرد و نامزد دریافت 19 جایزۀ دیگر شود. و از جملۀ اینها، باید به جایزۀ اسکار برای بهترین فیلم خارجی زبان و همچنین نامزدی بهترین فیلمنامه سال 2011 اشاره کرد. و این کمترین کاری است که امریکایی‌ها با توجه به اقبال بلند این فیلم می‌توانستند برای آبروی هنری در جوایز اسکار صورت دهند.

اما بر این دوستان عزیز کرده وطنی چه رفته است که به مقابلۀ این فیلم برآمدند؟ آنها برای آنکه مدعی شوند فیلم جدایی اصولاً سیاسی بوده است به همین جوایز جشنواره‌ها استدلال کردند که مگر می‌شود کشور امریکا به فیلمی از جمهوری اسلامی ایران جایزه بدهد؟ چند پاسخ می‌توان به این پرسش داد. مثلاً می‌توان از ایشان که تحسین‌کنندة فیلم ملکوت آسمان/ رایدلی اسکات (2005) هستند اینطور پرسید که چرا کمپانی هالیوودی فوکس قرن بیستم بر چنین فیلمی سرمایه‌گذاری نموده، و یا چرا رایدلی اسکات که عداوت خود را با اسلام پنهان نمی‌کند آن را کارگردانی کرده است؟ آیا چرا شما از آقای طالب‌زاده درخواست کرده‌اید که یک قسمت از برنامة «راز» را به تحسین و تمجیدهای شما از این فیلم اختصاص دهد؟

در مراتب بعد می‌توان به نامزدی فیلم بچه‌های آسمان ساختۀ مجید مجیدی به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان سال 1999 اشاره کرد، نامزدی‌ای که شادی هموطنانمان و دوستداران این فیلم را به دنبال داشت. (جناب مجیدی با این فیلم در شمار اعضای آکادمی اسکار درآمد، به طوریکه هر ساله رأی او را نیز دربارة فیلم‌ها اخذ می‌کنند.) آیا فیلم بچه‌های آسمان نیز سیاسی بود؟

باید از این دوستان پرسید وقتی که فیلم جدایی نادر را در جشنواره بیست‌ونهم فجر دیدید چه حکمی دربارۀ آن کردید؟ آیا منتظر ماندید تا ببینید بیگانگان دربارۀ آن چه می‌گویند تا تکلیف خود را بشناسید؟ یا بعد از آنکه به صلاح و خوبی این فیلم حکم کرده بودید با دریافت جوایز جشنواره‌ها، در قضاوت خود شک نموده به دشمنان این فیلم تبدیل شدید؟ و یا از همان اسفند 89 که جبهۀ سبز این فیلم را به نفع خود مصادره کرد رأی خود را در قبال این فیلم تغییر دادید؟ یا اصلاً از همان جشنوارۀ فجر به بدی این فیلم حکم کرده بودید؟ در صورت اخیر، باید دلایلی برای بدی این فیلم ارائه کرده باشید، که البته نکرده‌اید و جز با تکلّف بسیار نخواهید توانست.


چطور می‌شود پنجاه جشنوارۀ جهانی را با هم هماهنگ کرد تا به یک فیلم جایزه بدهند؟! جوایز فیلم جدایی نادر در مقولۀ سایر جوایز سینمای ایران از جشنواره‌های خارجی نمی‌گنجد که مثلاً به فیلمی از جعفر پناهی یا عباس کیارستمی در یکی دو جشنواره جایزه داده باشند. مخالفت مسعود فراستی با جدایی نادر نیز به سبب همین جشنواره‌ها بوده است. جناب فراستی در این وقت تماماً از کسوت منتقد سینما درآمده و با معیارهای ملی‌گرایی خود دربارۀ این فیلم حکم کرده‌ است. او نیز همان جملۀ سیمین برای مهاجرت را گرفته و چکش خود را بر سر فیلم کوبیده است. در اینجا، نه در جواب ایشان بلکه برای کسانی که کتاب خدا را می‌شناسند باید یادآوری کنم که خداوند حکیم بسیاری از اقوال کفرآمیز شیطان را در قرآن عیناً نقل فرموده است. واضح است که نقل یک سخن بد در یک کتاب یا فیلم به معنی تأیید آن نیست.

شما اگر شخصیت منفی سیمین را که همۀ مشکلات با او شروع می‌شود نفهمیده‌اید، پس باید در منتقد بودن خود شک کنید. از قضا حمایت جناب فراستی از فیلم اخراجی‌ها نیز به سبب همین ملی‌گرایی افراطی اوست و نه چیزی دیگر. لذا کسانی که داعیۀ اسلام و انقلاب دارند باید از اینکه ایشان را معیار یا دیده‌بان خود قرار دهند شدیداً حذر کنند. زیرا ممکن است آزمونی مانند فیلم «من مادر هستم» ساختۀ فریدون جیرانی ناگهان پیش آید که جناب فراستی به سبب رفاقت با کارگردان و یکی دو مسئلۀ حاشیه‌ای دیگر از آن حمایت کند، و دیگر حتی به دستور زبان سینما، فیلمنامه افتضاح، خطای دوربین روی دست، عدم باورپذیری و حتی ملی‌گرایی افراطی خود نیز کاری نداشته باشد.
 

آیا فیلم جدایی نادر، چهره‌ای منفی از ایران ارائه کرده است؟

پاسخ ما به این پرسش صد در صد منفی است. مشکلاتی که در خانوادۀ نادر دیده می‌شود همانطور که ترمه به مادرش گفت با رفتن سیمین از خانه پدید آمده است. سیمین نمایندۀ زن مدرن غربی است، او معلم زبان است، موهای رنگ‌کردۀ قرمزش حاکی از آن است که او به حجاب اعتقادی ندارد، پیانو می‌نوازد و آلبوم شجریان گوش می‌دهد، مصلحت خود را بر مصلحت خانواده مرجّح می‌دارد، دخترش را فقط برای خود می‌خواهد و به نیاز او به پدر توجه نمی‌کند، سیگار می‌کشد، در خانۀ خود آشپزی نمی‌کند (ولی در خانۀ مادرش احتمالاً مجبور است)، از پول شوهرش بی‌اجازه برمی‌دارد و بدین سبب راضیه را دچار مشکل می‌کند، بر خلاف نادر و حجت که سوگند بر کتاب مقدس (قرآن) را موجه می‌دانند و نیز راضیه که بر امامان شیعه سوگند خورد، او می‌گوید: «قسم یعنی چه؟» (سکانس آمدن حجت به مدرسه)، مادر سیمین که از نسل قبل است با دخترش همراهی ندارد و در عوض با نادر خوش‌رفتار است و برای او سند خانه‌اش را گرو می‌گذارد، سیمین گرچه تحصیل‌کرده است (برخی کتاب‌هایش را نیز قبل از رفتن با خودش می‌برد) اما از علمش فایده نمی‌برد و کار صحیح را انجام نمی‌دهد، و جزئیات دیگری که در فیلم بر این واقعیت دلالت دارند.

کارگردان به درستی نشان می‌دهد که مصایبی که این زن با افکار غربی برای خانوادۀ خود پیش آورده چطور دامن خانوادۀ سنتی حجت و راضیه را نیز می‌گیرد. جناب فرهادی همین مسئله را در فیلم چهارشنبه سوری نیز قبلاً به نوع خفیف‌تری مطرح کرده بود. زن مدرنی همچون مژده (هدیه تهرانی) که از زندگی‌اش احساس رضایت ندارد از چادر روح‌انگیز (ترانه علیدوستی) برای پوشش خود در وقتی که در کمین شوهرش نشسته استفاده کرد. این نظافتچی که با خرسندی به منزل آنها آمده بود تا انتهای شب به مصائب این زوج گرفتار بود و نهایتاً هم بدون چادر از خانۀ آنها بیرون آمد و به نزد نامزدش محبوبش رفت. فرهادی در هر دو فیلم به درستی نشان داده که طبقات فقیر راحت‌تر زندگی می‌کنند و خوشبخت نیز هستند.

نادر و راضیه هر دو سنتی و دیندار هستند. و عجیب نیست که از رقابت با یکدیگر دست می‌کشند، نادر از ادعا در خصوص مشکل جسمی‌ای که برای پدرش پیش آمده و راضیه از ادعا بر سقط جنینش. این مسئله نیز یکی از بزرگترین پیام‌های فیلم برای جوامع غربی است.

بگذارید مثالی بزنم. در فیلم تغییر مسیر (2002) Changing Lanes  که در ایران نخستین مرتبه از برنامۀ صد فیلم شبکۀ سوم سیما پخش شد، بن افلک و ساموئل ال. جکسن را می‌بینیم که به سبب تصادف ناخواسته‌ای که در بزرگراه پیش می‌آید در یک بازی الاکلنگ، از هم انتقام می‌گیرند و به اموال یکدیگر آسیب می‌رسانند. برای غربی‌ها که نمونۀ این فیلم‌ها را بسیار دیده‌اند و آن را در زندگی خود نیز لمس کرده‌اند فیلمی مثل جدایی با این رفتارهای گذشت‌آمیز راضیه و نادر بسیار عجیب است. متأسفانه دشمنان وطنی این فیلم، خود را در خصوص این مسائل و تصویر صحیحی که فیلم جدایی از خانوادۀ سنتی به دست می‌دهد تجاهل می‌کنند.
 

تصویر مخدوش ایران در فیلم آرگو

آرگو فقط بر موضوع فرار شش امریکایی از درب پشتی سفارت تمرکز کرده است و حتی در این خصوص نیز به واقعیت‌ها وفادار نیست. بن افلک در این فیلم فقط از بیست درصد وقایع استفاده برده و سعی کرده تا تاریخ را دوباره بنویسد. از جمله مسائلی که فیلم در خصوص آن دروغ می‌گوید شخصیت حضرت امام(ره) و نیز واقعیت مردم ایران است، همچنین رفتار مسالمت‌آمیز دانشجویان پیرو خط امام با جاسوسان امریکایی. مثلاً حضرت امام در 26 آبان 1358دستور کتبی داد که زنان و سیاهپوستان دستگیرشده به دلیل مظلومیتشان در جوامع غربی، فوراً به کشورشان برگردانده شوند، که روز بعد سیزده نفر بدین سبب آزاد شدند. اما شما در این فیلم از ابتدا هیچ سیاهپوستی در سفارت امریکا نمی‌بینید خصوصاً که رفتار ایرانی‌ها را با کارمندان زن سفارت، بد نشان می‌دهد.

خیلی جالب خواهد بود اگر بدانید 000ر48 از پنجاه هزار مستشار امریکایی که در ایران بودند به تدریج از 22 بهمن 1357 تا 13 آبان 1358 از طریق فرودگاه مهرآباد از ایران خارج شدند و کسی نیز مزاحم آنها نشد. حتی در روز 21 بهمن 1357 وقتی انقلابیون به فرماندهی محمد بروجردی (معروف به مسیح کردستان که بعدها در دفاع مقدس به شهادت رسید) یکی از مقرهای ارتش را تسخیر کردند بیست امریکایی را اسیر نمودند که به دستور حضرت امام خمینی(ره) آنها را همان شب به سفارت امریکا تحویل دادند. لذا این شش امریکایی که در فیلم بر ترس فوق العادة آنها تأکید می‌شود می‌توانستند بلیت بخرند و از ایران خارج شوند. بر خلاف آنچه که در فیلم نشان می‌دهد حتی گروگان‌های دستگیرشدة امریکایی ترس از مرگ نداشتند و مرحوم سید احمد خمینی سه نوبت از سوی امام به دیدار آنها آمده و به ایشان پیغام داده بود که شما در امان هستید و غرض ما آن است که دولت امریکا شاه جنایتکار را در عوض شما به ما پس دهد.

شباهت های "آرگو" با "جدایی نادر از سیمین"


فیلم آرگو امداد خداوند به دانشجویان ایرانی در خصوص احیاء کردن اسناد رشته‌شدۀ لانه جاسوسی که حیرت‌ همه را برانگیخت، علناً تمسخر کرده است زیرا آنها را به اطفال دبستانی سپرده که نهایت هنرشان این است که بتوانند یک عکس را تا اندازه‌ای کامل کنند. فیلم آرگو همچنین مردم ایران را بسیار ابله تصویر می‌کند و عجیب آن است که در عین حال هوش آنها را می‌ستاید و خوف خود را از قدرت ایشان کتمان نمی‌کند.

اگر امریکایی‌ها فقط چهرۀ غضبناک ما را دیده‌اند این مسئله نشان دهندۀ همان حقیقتی است که خداوند در قرآن خبر می‌دهد که رسول الله و یارانش را در تورات و انجیل مثال زده است. مطابق آیۀ 29 از سورۀ مبارکۀ فتح، آنها کافرانی هستند که فقط از «اشدّاء علی الکفار» نصیب برده‌اند و از رحمتی که میان مسلمانان است بی‌بهره مانده‌اند. مثالی که این آیه به آن اشاره می‌کند در سه انجیل  نخست مسیحی (متی، مرقس و لوقا) آمده است. در انجیل متی 13/ 31 از قول حضرت عیسی(ع) نقل است که مثال ملکوت خدا همچون دانۀ خردلی است که سریع رشد می‌کند و به زودی درخت تناوری می‌شود. این مثال به رشد سریع اسلام در صدر اول اشاره دارد. همچنین در تورات مذکور است که دین پیامبر موعود برای یهود، همچون شریعت آتشین است (تثنیه 33/ 2). و می‌دانیم که بهرۀ عموم یهودیان از قرآن و رحمت حضرت رسول الله(ص) شمشیر در دنیا و آتش در دوزخ شد و در این چهارده قرن فرزندان ایشان نیز به همان راه رفته و می‌روند.

در فیلم آرگو از سوی دیگر باید به شخصیت کن تیلور سفیر کانادا در ایران که به شش فراری از سفارت در منزلش پناه داد اشاره کرد. تیلور همین چند سال پیش رسماً فاش نمود که مأمور سازمان سیا بوده است و خبر این اعتراف حتی در سایت ویکی‌پدیا نیز منتشر شد.  اگر سفیر کانادا جاسوس باشد آیا از امریکایی‌ها که کودتای سال 1332 را در ایران راه انداختند ( عملیات آژاکس T.P. AJAX) و 25 سال دیگر از شاه حمایت کردند انتظار دارید که سفارتخانه‌اش با عرف قوانین بین‌المللی اداره شود و کارمندانش جاسوس نباشند؟ الحمدلله که خداوند قلوب دانشجویان را به درستی هدایت کرد و چیزی را که مهندس بازرگان و دولتش از فهم آن عاجز بودند از طریق ایشان و تأیید حضرت امام به ظهور رساند.  
    فیلم آرگو همچنین به بهترین نحو بر جعل سند توسط امریکایی‌ها تأکید می‌کند. ما مشابه این واقعه را قبلاً در فیلم اکسدوس (1960) ساختۀ اتو پره‌مینجر هم دیده‌ایم. در آنجا پل نیومن بدون اجازۀ انگلیسی‌ها که قیمومت فلسطین و قبرس را در اختیار دارند به  این جزیره می‌آید و با جعل سند یک کشتی حامل مهاجران یهودی را به فلسطین می‌برد.

واقعۀ گروگان‌گیری که توسط گروهی از دانشجویان به صورت خودجوش انجام شد تأیید امام خمینی(ره) را و استعفای دولت بازرگان را در پی داشت. این واقعه عملاً آبروی امریکا در دنیا و ابرقدرتی آن کشور را زیر سؤال برد. لذا آنها سعی کردند با عملیات پنجۀ عقاب در زمین چمن استادیوم شیرودی که مقابل سفارت است فرود آیند و گروگان‌ها را از سفارت ربوده، هلی‌برد کنند که به اذن خداوند قاهر واقعۀ طبس پیش آمد و هشت نظامی امریکایی کشته شده و یک هواپیما و چهار بالگرد نیز منهدم شد. نتیجه آنکه امریکا شاه را از کشورش بیرون راند و مرگ مشکوک او در مرداد 1359 در مصر باعث شد تا آنها برای آزادی گروگان‌هایشان، در الجزایر پای میز مذاکره با ایران بنشینند و 5ر2 میلیارد از دارایی‌های ایران را مسترد دارند و تعهد بدهند تا دیگر در امور ایران دخالت نکنند.
 

دوستان خاله خرسه

فیلم جدایی نادر از سیمین واضحاً دخلی به سیاست ندارد. آنهایی که می‌خواهند اهداف سیاسی از آن بیرون بکشند به جای توجه به متن، بر حاشیه تمرکز کرده و کارشان شبیه کسی است که در یک نمایشگاه نقاشی به قاب‌ها خیره می‌شود تا بلکه چیزی از آن بیرون بکشد تا در تفسیر اثر هنری به کار گیرد. این دوستان که در سال‌های 1386 و 1387 بنیاد سینمایی فارابی به ایشان سپرده بود از قضا بنیان فکر خود را بر حق و عدل نساخته‌اند‌ بلکه در عوض از همان سنین بیست سالگی برای خلایق خطابه کرده‌، از صراط انصاف و اعتدال دور افتاده‌اند و لذا نمی‌توانند نمایندۀ جامعۀ دیندار ما باشند. مثال ایشان همچون قاضی‌ای است که فقه و شریعت نمی‌داند و گاهی بالاجبار نگاهی به قانون مدنی و آیین دادرسی انداخته است و در وقت قضاوت جانب کسی را می‌گیرد که به نحوی از او خوشش آمده باشد، پس به وقت محاکمه سعی دارد نکته‌ای از طرف مقابل بگیرد و بر او مدعی شود. اینها همه بدان سبب است که قاضی علی الاطلاق به ایشان منصب قضاوت نداده است و لذا در این مسیر امدادشان نخواهد فرمود.

از این دوستان هیچ بعید نیست اگر دیدید که مثلاً از فیلم گام معلق لک‌لک (1991) To meteoro vima tou pelargou ساختۀ تئو آنجلوپولوس تمجید کنند و جدایی نادر از سیمین را به حضیض ببرند و تفاسیری از آن بیرون بکشند که نه تنها به ذهن کارگردانش بلکه به عقل جن هم نرسیده است. مثلاً مقایسه کنید که چطور فیلم آرگو را جشنواره‌های امریکایی حلوا حلوا کردند اما فیلم جدایی نادر را جشنواره‌های بسیاری در شرق و غرب عالم. امتیاز فیلم جدایی نادر در سایت IMDb  5ر8 از 10 است و  فعلاً رتبة 106 از 250 فیلم برتر تاریخ سینما به انتخاب مخاطبان دارا است. در سایت متاکریتیک 41 نفر از منتقدان به این فیلم رأی داده‌اند که نتیجة آرای ایشان 95 از 100 بوده است.

یکی از دلایل اعطای جایزه به آرگو را می‌توان موضع انفعالی امریکایی‌ها تلقی کرد که سعی در جبران جایزه سال گذشته به فیلم جدایی نادر کرده‌اند. و این کار از سوی دشمنان کینه‌توز امریکایی صورت گرفته که در رأس آنها کاخ سفید قرار دارد که حالا دیگر فاش شده که بر روی فیلم آرگو سرمایه‌گذاری نموده و بن افلک را برای ساخت این فیلم انتخاب کرده بودند. به همین دلیل بود که جایزه را بر خلاف عرف مراسم اسکار، همسر رئیس جمهور به بن افلک اهدا نمود.
سخن را کوتاه می‌کنم و در پایان به لحن تکبرآمیز این دوستان خاله خرسه در سخن‌گفتن اشاره‌ای می‌کنم. گوئیا که حکم کردن در خصوص دیگران، فرصتی برای پرداختن به خود باقی نگذاشته و ایشان همه فرامین خداوند را از دشمنان خویش مطالبه می‌کنند، حتی لزوم مجاهدۀ نفس را.

  • امیر اهوارکی-مشرق

----------------------------------------------------------------

  • پی نوشت ها:
  • 1- پاسخ امام(ره) این است: «مقدار مهریه همان است که در عقد قرار داده شده، و با اختلاف ارزش پول و قدرت خرید تغییر پیدا نمی‌کند». نگا. استفتائات از محضر امام خمینی(ره)، 3 ج، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1366 تا 1381؛ جلد 3، ص 183آنهایی که این قانون را تصویب کردند گویا قیامت را از یاد برده‌اند و گمان دارند که باید همه پاداش‌ها در این دنیا و از سوی شوهر اعطا شود. لازم است به واقعیت تلخی که یک شاهد عینی برایم گفت اشاره می‌کنم که یک روز بعد از تصویب این مصوبه در مجمع تشخیص، یک صف سیصد متری از زنانی که برای دریافت مهریه خود آمده بودند مقابل دادگاه خانواده تشکیل شد و زوج‌های زیادی به سبب این مسئله حتی بعد از پنجاه سال زندگی به طلاق رسیدند. در حالیکه مصلحت خانواده که متأسفانه مجمع آن را تشخیص نکرده در این است که انسان گاهی از خیر عاجل و صلاح شخصی خود بگذرد تا خانواده دوام داشته باشد. قرآن مجید در نساء/ 128 به زنان توصیۀ اکید کرده است که اگر شوهر شما وظایف زوجیت (مانند نفقه و نکاح) را انجام نداد و یا از شما اعراض کرد (و زن دیگر گرفت) شما در صلح با او باشید و حکم آن را به خدای تعالی بسپارید. طبق آمار سال 1387 هشتاد در صد از دادخواست‌های طلاق را زنان ثبت می‌کند و این چیزی است که در فیلم جدایی، به خوبی نشان داده شده است.
 
  • 2. http://www.rferl.org/content/Former_Canadian_Ambassador_Admits_To_Spying_For_CIA/1938176.html



ارسال توسط کاربر

دکتر عماد افروغ ، دکتر امیررضا خادم ، الناز شاکردوست، بهنوش بختیاری، سیروان خسروی، زانیار خسروی، احسان خواجه امیری، بنیامین بهادری، علی ضیاء ، محمود  گبرلو (مجری برنامه هفت)، علی منصوری (بازیگر خط قرمز) و یعقوبی (خواننده)  حمید گلی (بازیگر ) جمعی از تهیه کنندگان سینما و تلویزیون  از جمله مهمانان این مراسم بودند. ساعت 19 روز 9 اردیبهشت اولین مراسم اکران خصوصی رالی ایرانی با حضور سعید ابوطالب نویسنده و تهیه کننده این مجموعه و آرش معیریان کارگردان ، جمعی از هنرمندان، اصحاب رسانه و عوامل فیلم و اعضای باشگاه طرفداران رالی ایرانی در فرهنگسرای ابن سینا در شمال تهران برگزار شد.
الناز شاکردوست، بهنوش بختیاری، سیروان خسروی، زانیار خسروی، احسان خواجه امیری، بنیامین بهادری، علی ضیاء،دکتر افروغ ، دکتر امیررضا خادم، محمودگبرلو (مجری برنامه هفت )، علی منصوری (بازیگر ) و یعقوبی (خواننده) حمید گلی (بازیگر )  از جمله مهمانان این مراسم بودند. علاوه بر آن جمعی از اصحاب رسانه و سردبیران مجلات فرهنگی و خبرنگاران خبرگزاری ها در این اکران حضور داشتند.
در این مراسم بخشهایی از رالی ایرانی بر روی پرده رفت که با استقبال حضار مواجه شد.

http://axgig.com/images/63196664301102705272.jpg

http://axgig.com/images/87558767377492888404.jpg

http://axgig.com/images/00858054688024616331.jpg

http://axgig.com/images/18405689385223635794.jpg

http://axgig.com/images/89313075883272551136.jpg

http://axgig.com/images/91659648784313684262.jpg

http://axgig.com/images/60775191406268802719.jpg

http://axgig.com/images/97182544305536812664.jpg

http://axgig.com/images/24662190648425102746.jpg

http://axgig.com/images/77161511479472701381.jpg

http://axgig.com/images/43335909268899923283.jpg

http://axgig.com/images/32145949143920350493.jpg

http://axgig.com/images/32462655170029970269.jpg

http://axgig.com/images/59919465132568249312.jpg

.... بقیه تصاویر در ادامه مطلب ....

 

 



ادامه مطلب...
ارسال توسط کاربر

درباره رالی ایرانی: (مسابقه اول)
  
          این فیلم -مسابقه در ژانر رئالیتی شو ساخته شده است و این یعنی:

  • برای این فیلم ، طرح و فیلمنامه منسجم و دقیقی وجود دارد که تنها گروه کارگردانی و تولید از جزئیات آن مطلع هستند.
  •  جذابیت فیلم در این ژانر در این است که برای بازیگران همه چیز غیرمنتظره است و آنها در شرایط غیرقابل پیش بینی قرار میگیرند . همه چیز واقعی است .
  • بازیگران از مسیر و وقایع پیش رو بی خبر هستند. اتفاقات پیرامونی انها طراحی شده و تحت کنترل است.
  • بازیگران باید همه کارها و فعالیتها را هرچقدر  خطرناک  خودشان انجام میدهند و از بدلکار خبری نیست.
  • کسی که نقش داور را بازی میکند هم فقط چند ساعت زودتر از دیگران از قسمتی از  وقایع مطلع میشود.
  • بیننده با بازیگران 70 ساعت همراه است و «خود» واقعی آنان را در شرایط مختلف و دشوار خواهد دید.
  • این مجموعه به کارگردانی آرش معیریان با ده  تا دوازده دوربین با کیفیت  HD ضبط و توسط یک گروه بزرگ تدوین و صداگذاری شده است.
  • سری دوم فیلم - مسابقه با هنرمندان دیگری در مسیر  و ماجراهای دیگری ساخته میشود.
  •    نخستین مجموعه فیلم - مسابقه رالی ایرانی که با سرمایه گذاری بخش خصوصی تولید شده است. بر روی 3 دی وی دی بزودی در شبکه خانگی عرضه خواهد شد .


    درباره مجموعه رالی ایرانی
 فیلمی متفاوت در ژانری متفاوت


         «رالي ايراني» اولین فیلم-مسابقه ایرانی است که در ژانر Reality Show ساخته می شود . تجربه ای که با طراحی سعید ابوطالب تهیه کننده و کارگردان مستند-مسابقه سرزمین دانایی آغاز شد و با  اضافه شدن افراد دیگری مثل آرش معیریان بعنوان کارگردان و با همان تیم بزرگ این ژانر را در سینما تجربه می کنند . 
اين گونه برنامه‌سازي در ايران تازگي دارد  گرچه در كشورهاي صاحب این صنعت  هم تقريبا از سال 2000 به بعد مرسوم شده است.
در فيلم ـ مسابقه‌ي «رالي ايراني» یک فیلمنامه‌ي دقیق وجود دارد که  تنها گروه کارگردانی جزئیات آن را می دانند. و بازیگران تنها از  بخشی از  قصه مطلع می‌شوند؛  رفتار و نوع  برحورد آنها با مسائلی که پیش روی بوجود می آید و عکس العمل طبیعی و واقعی  آنها می تواند مسیر قصه را  تغییر دهد. این در حالی است که گروه طراحان و کارگردانی  تصور می کنند همه احتمالات را در نظر گرفته اند و مثل یک گیم یا بازی برای اهمه تفاقات محتمل پیش بینی دارند. بنابراین  فقط بازیگران نیستند که در شرایط پیش بینی نشده قرار می گیرند  بلکه  گروه برنامه ساز هم پا به پای بازیگران با قصه ای که کسی پایان آن را نمی داند پیش می روند  به این ترتیب مخاطب شخصیت واقعی بازیگران را در شرایط و حالتهای مختلف مشاهده خواهد کرد. 
بازیگری در این ژانر کار سهل و ممتنعی است . بازیگر باید باهوش، توانمند از لحاظ قدرت ذهنی و بدنی و نیز سریع الانتقال  باشد. هیچ متن و دیالوگی وجود ندارد و خیلی از اوقات کارگردان در صحنه  حضور ندارد. پس این فیلمی است که کارگردان و بازیگران با هم میسازند.
با این توصیفات مشخص است که تولید این پروژه  نیازمند یک گروه تولید بسیار عظیم و حرفه ای است. 
مسایقه اول با 8 تصویر بردار  و 4 تیم  صدابرداری سر صحنه و گروه بزرگ صحنه ساخته شده است و برای تدوین آن از چند گروه مجزا استفاده می شود.
در نخستین مسابقه «رالي ايراني» سه گروه شامل «محمدرضا فروتن و سیروان خسروی»، «الناز شاکردوست و بهنوش بختیاری» و «نیما فلاح و سحر ولدبیگی» با هم برای بدست آوردن گنج (جایزه مسابقه) رقابت می کنند و فرزاد حسنی به عنوان مجری-داور رقابت آنها را داوری می کند.

   
رالی ایرانی  را ایشان ساختند :

کارگردان: آرش معیریان
طراح ، نویسنده و تهیه کننده: سعید ابوطالب
مجری طرح و سرمایه گذار: محمدرضا مصباح
مدیر تولید: امیرحسین علیزاده
مشاور و کارشناس علمی: سید محسن حسینی
دستیار اول کارگردان ، برنامه ریز و مدیر روابط عمومی: علیرضا طهرانی
دستیار کارگردان: افشین آقایی
مدیر فنی مسابقه: سید جعفر صابری
طراح صحنه: یاسر سنائی
مدیر تصویر برداری: فرشید فرجی
مدیر صدابرداری: سلیم احمدی
تدوین : حسین بیات و  محمدرضا آبشار
عکاس : مهدی دلخواسته


تصویر برداران: 
حمید آذریون
جعفر اکبری
حسن مومن طایفه ( فریدون)
محمود مهدی خانی
حامد فرشته حکمت
مهدی بکلی
شهرام رحیمی
مهدی گرامی
تصویربردار کرین : آرگین ناذر

دستیاران تصویربرداری:
جواد اکبری
حمید فرجی
هومن پیغمبرزاده

گروه صحنه : مهران علیایی
                 بابک قاسمی

صدابرداران سر صحنه :
ساسان کریمی
مهرداد دادگری
احسان شفیع پناه

دستیار صدا : میلاد شالی

نورپرداز : سعید حصاری
دستیاران نور : حمید زارع زاده
                    حامد زاهدی
         
سرپرست تدوین : حسین بیات
تدوینگر : حمیدرضا آبشار
تیتراژ پایانی : ابوالفضل بیات
                   علی اعظمی لرستانی

جلوه های ویژه بصری : حامد فرزان منش

گرافیک : یاسر سنایی

موسیقی متن : آرمان موسی پور
صداگذاری و میکس : آرش قاسمی   
                            محمد مهدی جواهری زاده
جانشین تولید و مدیر تدارکات : احمد مرادی

پشتیبانی فنی مسابقه رالی : شرکت ایران روور

طراح سایت: مهناز رضایی




ارسال توسط کاربر
سينماداران در گفت‌وگو با «باني فيلم» عنوان كردند:
تأثير مثبت گيشه «رسوايي» بر اقتصاد سينما
باني‌فيلم آنلاين: «رسوايي» ساخته مسعود ده‌نمكي در حالي 4 ميلياردي شد كه بيش از يك سال است جز چند نمونه انگشت‌شمار هيچ فيلمي نتوانسته به فروش قابل توجهي در گيشه دست پيدا كند.

 

«رسوايي» در تهران و شهرستان به فروش بالايي دست پيدا كرده و با اين روند به نظر مي‌رسد اين فيلم عنوان پر فروش‌ترين فيلم اكران 92 را نيز از آن خود كند.
فروش بالاي «رسوايي» بيش از هر چيز سينماداران را خشنود كرده است. سينماداراني كه خاطرات خوشي از اكران موفق سه گانه «اخراجي‌ها» داشتند و اين موفقيت با فيلم «رسوايي» نيز تداوم يافته است. ريزش نگران‌كننده مخاطبان باعث شده تا سينماداران بخش خصوصي براي ادامه فعاليت دچار مشكلات جدي شوند و اين موضوع بر اهميت گيشه پر رونق فيلم «رسوايي» مي‌افزايد. فروشي كه باعث شده تا بخشي از ضرر و زيان سينماداران بخش خصوصي جبران شود.
علي سرتيپي مدير بخش فيلميران اعلام كرده «رسوايي» از «اخراجي‌ها 3» نيز بيشتر خواهد فروخت و با توجه به اين كه اين فيلم پس از گذشت 42 روز از اكرانش در روزهاي تعطيل همچنان بالاي 60 ميليون تومان مي‌فروشد به نظر مي‌رسد كه «رسوايي» از پتانسيل عبور از مرز 5 ميليارد تومان فروش نيز برخوردار است. با تعدادي از سينماداران درباره تأثير مثبت گيشه «رسوايي» بر اقتصاد سينماي ايران گفت‌وگو كرده‌ايم.
 «رسوايي» پرفروش‌ترين فيلم امسال مي‌شود
رضا سعيدي‌پور گفت: «رسوايي» تا انتهاي زمان اكرانش بالاي 5 ميليارد و 500 هزارتومان خواهد فروخت.
مدير سينما آزادي در اين باره به «باني فيلم» گفت: با توجه به فيلم‌هايي كه در جشنواره سي‌و يكم اكران شد، بعيد مي‌دانم كه فيلمي تا انتهاي سال 92 روي پرده بيايد كه بتواند ركورد «رسوايي» را بشكند. ضمن اينكه «رسوايي» در بعضي از شهرستان‌ها تازه به اكران عمومي رسيده و از آنجا كه اين فيلم در شهرستان‌ها خوب مي‌فروشد، پيش‌بيني‌ام اين است كه حتماً «رسوايي» تا انتهاي زمان اكرانش بالاي 5 ميليارد و 500 هزار تومان را خواهد فروخت چون بعد از 10 هفته اين فيلم از سينماهاي تهران پايين كشيده مي‌شود. يعني در هفته اول خرداد ماه «رسوايي» به اجبار از سينماهاي تهران حذف مي‌شود، به اين دليل كه 10 هفته‌اش را پر مي‌كند، اما در شهرستان‌ها اين فروش مي‌تواند ادامه پيدا كند. دركل معتقدم «رسوايي» پرفروش‌ترين فيلم سال 92 خواهد بود.
هيچ فيلمي توانايي شكست ركورد «رسوايي» را ندارد
غلامرضا فرجي نيز گفت: اگر روند توليد امسال مشخص شود، مي‌توان پيش‌بيني كرد كه آيا «رسوايي» پر فروش‌ترين فيلم سال 92 خواهد بود يا خير.
مدير سينماهاي حوزه هنري ضمن بيان اين مطلب كه در حال حاضر نمي‌توان پيش‌بيني درستي راجع به پر فروش‌ترين فيلم سال 92 داشت، در گفت‌وگو با «باني فيلم» بيان داشت: اگر آثاري كه براي سال 92 اكران خواهند شد همين آثاري باشند كه در جشنواره سال گذشته ديديم كه بايد بگويم هيچ كدامشان توانايي شكست ركورد «رسوايي» را ندارند، اما به آثاري كه قرار است توليد شوند هم بايد توجه داشت. من نمي‌دانم در حال حاضر روند توليد به چه شكل است و چه مسيري را طي مي‌كند. اگر روند توليدات امسال مشخص شود، مي‌توان پيش‌بيني كرد كه آيا «رسوايي» پر فروش‌ترين فيلم سال 92 خواهد بود يا خير. به عبارت ديگر در توليدات سال 92 كه درخواست اكران مي‌دهند مشخص مي‌شود كه آيا موفقيت «رسوايي» را فيلم ديگري تكرار مي‌كند!
آرزوي هر سينماداري رونق گيشه است
محمد پورمروت گفت: اميدوارم نه تنها «رسوايي» بلكه تمام فيلم‌ها فروش خوبي داشته باشند و به اين وسيله به قول معروف پاي مردم به سينماها باز شود.
مدير سينما ميلاد در گفت‌وگو با «باني فيلم» بيان داشت: به اعتقاد من فروش 4 ميلياردي فيلم «رسوايي» در تهران و برخي از شهرستان‌ها كمي غلو شده و اغراق‌آميز است. نمي‌دانم چطور و به چه صورت اين اعداد و ارقام اعلام مي‌شود! سال‌ها پيش يكي از دوستان اين اعلام فروش اغراق‌آميز را باب كرد و من واقعاً نمي‌دانم اين كار چه نفعي دارد! چون تا وقتي مكاني به نام دارايي وجود دارد و اين فروش‌هاي ميلياردي را مي‌بيند مسلماً از آن طرف به ما فشار وارد مي‌كند و اصلاً توجه به اين مسئله نمي‌كند كه در مقابل يك يا بالفرض 10 فيلم پرفروش، 50 فيلم ضعيف و كم فروش هم داريم كه سينماها را نابود مي‌كند. به عنوان مثال همين فيلم «برف روي كاج‌ها» كه بالاخره با كشمكش‌هاي فراوان به اكران عمومي رسيد مگر در چند سالن اكران شده؟! يا در همان تعداد سالني هم كه به اكران رسيده چقدر تبليغات داشته يا اصلاً مردم چقدر (به خصوص در شهرستان‌ها) به ديدن اين ژانر فيلم كه سياه و سفيد هم است علاقه نشان مي‌دهند؟!
فروش‌ها مشخص است و اگر از دوستان سينمادار بپرسيد و يك جمع سرانگشتي بزنيد قطعاً مشخص مي‌شود كه تا به حال «رسوايي» يا هر فيلم ديگري چقدر فروخته است.
وي در ادامه افزود: البته اميدوارم نه تنها «رسوايي» بلكه تمام فيلم‌ها فروش خوبي داشته باشند و به اين وسيله به قول معروف پاي مردم به سينماها باز شود تا هم سينماها رونق بگيرند و هم صنعت سينما روز به روز رشد يابد، اما حرف من مطلب ديگري است.
پورمروت خاطرنشان ساخت: معتقدم سال بدي را به لحاظ فروش فيلم‌ها در گيشه پيش رو خواهيم داشت. فيلم‌هاي جشنواره سال گذشته فيلم‌هاي چندان با كيفيتي نبودند كه بتوانند امسال سالن‌ها را پرمخاطب كنند. ضمن اينكه انتخابات رياست جمهوري هم در پيش داريم و دركل پيش‌بيني مثبتي در خصوص سينما در سال جاري ندارم. متأسفانه در حال حاضر خيلي از سينماداران تصميم به بستن سينماهايشان دارند. من به عنوان مدير سينما ميلاد كه جزو سينماهاي پرفروش هم است بايد بگويم كه همين سينماي ما در اسفند ماه سال گذشته 3 ميليون و خورده‌اي و فرودين امسال 1 ميليون و 400 تومان ضرر داشته و قطعاً به اين ترتيب نمي‌توان ادامه داد




ارسال توسط کاربر

 

 

علی سرتیپی مدیر پخش فیلمیران در گفت و گو با خبرنگار سینمایی فارس گفت: فیلم سینمایی «رسوایی» بعد از تعطیلات نوروز توانست با مخاطب بیشتری ارتباط برقرار کند و در هفته هفتم نمایش نیز فروش خوبی داشته است. فروش «رسوایی»روز پنج شنبه در تهران 62 میلیون تومان و روز جمعه به فروش 63 میلیون تومان رسید و تاکنون فروش آن از مرز 4 میلیارد تومان در تهران و شهرستان گذشته است.

وی در ادامه گفت: روز گذشته فروش فیلم در سه سالن هویزه، آفریقا و سیمرغ شهر مشهد 17 میلیون تومان بوده است که بسیار خوب است این در حالی است که این فیلم در شهر قم نمایشی ندارد.

سرتیپی درباره مقایسه فروش فیلم «رسوایی» با «اخراجی‌ها 3» گفت: «رسوایی» تا پایان هفته رکورد فروش «اخراجی‌ها3» را در تهران پشت سرمی‌گذارد و تاکنون فروش آن از مرز دو میلیارد تومان در تهران گذشته است

بنابراین گزارش، «مسعود ده دنمکی» در آخرین ساخته خود از حضور اکبر عبدی، محمدرضا شریفی نیا، الناز شاکردوست و کامران تفتی برای ایفای نقش‌های اصلی بهره برده است.

 




تاریخ: یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:رسوایی , 4 میلیارد , فروش , پر فروش ترین فیلم,
ارسال توسط کاربر


براي خودم هم باورکردني نبود که براي چهارمين بار به تماشاي فيلم رسوايي مسعود ده نمکي بنشينم و تازه بخواهم براي آن يادداشتي هم بنويسم! مخاطبان انبوه، فروش ميلياردي و حواشي دائمي فيلم هاي ده نمکي موضوعي نيست که بتوان به سادگي از کنار آن گذشت، هرچند که ارزش هنري و ماندگاري يک اثر سينمايي چندان به چنان عواملي هم بستگي ندارد.با اينکه شخصا علاقه زيادي به فيلمهاي مسعود ده نمکي ندارم، اما به نظرم مسعود ده نمکي با فيلم رسوايي خودش نشان داد پتانسيل لازم براي خلق و معرفي گونه جديدي در سينماي ايران را پيدا کرده است.گونه اي که علي رغم بحران مخاطب سينماي روشنفکري، توانسته مخاطب خودش را به خوبي پيدا کند.«سينماي ده نمکي» با همه ضعف ها و قوت هايش پديده اي است جذاب که ساير سينماگران هم مي توانند در رشد و پرداخت آن سهيم باشند.در معرفي چنين سينمايي مي توان موارد ذيل را اشاره نمود:

1-سينماي ده نمکي به شدت «ساده» است! و البته اين ساده بودن به معني بي ارزش بودن نيست! متاسفانه تحت تاثير فضاي رسانه اي و شعارزده حاکم، ما عادت کرده ايم همه مردم ايران را نخبه بشناسيم و دم از بالا بودن آي.کيو خودمان بزنيم! اما واقعيت آن است که در مواجهه با آثار علمي و هنري، بسياري از ما مثل خيلي از مردم دنيا زياد هم نخبه و فرهيخته نيستيم! (که البته درستش هم همين است).بنابراين جامعه ما هم در کنار سينماي فاخر و معناگرا، به سينمايي ساده و روان و فارغ از پيچيدگي هاي ساختاري و مضموني نيازمند است.سينماي ما همانقدر که به امثال عباس کيارستمي ،اصغر فرهادي و مجيد مجيدي نيازمند است به مسعود ده نمکي هم محتاج است! مخصوصا در شرايط اجتماعي و فرهنگي فعلي، ما به شدت به سينمايي ساده،مردمي،اخلاقي و اميدبخش نيازمنديم که بتواند خلاء هاي فرهنگي جامعه را در بعدي وسيع پوشش دهد.ورود به چنين ميداني و فيلم ساختن به زبان مردم کوچه بازار چندان هم ساده نيست، کما اينکه بسيار کم هستند علما و بزرگاني که علي رغم داشتن علم و فضل بسيار، جلسات عمومي برگزار مي کنند و با زبان عاميانه و ساده با مردم کوچه و بازار از اخلاق و معنويت سخن مي گويند! و خدا مي داند که چه معجزه ها که نمي کنند!

2-«قصه محور» بودن ويژگي بارز فيلم هاي ده نمکي است.بسياري از فيلم هاي امروز داستان و قصه مشخصي ندارند و براي همين نمي توان آنها را در چند جمله براي کسي تعريف کرد! عموم مردم فيلمي را مي پسندند که قصه و آغاز و پايان مشخص و روشني دارد.به ويژه براي اکثر ما ايراني ها که چه دوست داشته باشيم و چه نداشته باشيم هنوز در فضايي سنتي نفس مي کشيم و زندگي مي کنيم و با داستان و ادبيات مدرن و پست مدرن خو نگرفته ايم، داستان هاي خطي ، کلاسيک ، واقعي و يا اسطوره اي که هماهنگ با ريشه هاي فرهنگي ،تاريخي و اعتقادي مان است، بيشتر مي چسبد تا داستان هاي سيال ذهن و سورئال وارداتي از دنياي غرب! پس طبيعي است که فيلم هايي با قصه هاي ساده و جذاب چون «رسوايي» بيشتر به مذاقمان خوش بيايد تا فيلم هايي با قصه هاي پيچيده و معناگرا چون «استاکر» تارکوفسکي! 

3-«بومي» بودن و تلفيق دقيق و به جاي عناصر فيلم شامل موضوع فيلم،شخصيت ها، بازيگران،ديالوگ ها، موسيقي ،تيتراژ و تبليغات و حتي زمان ساخت و اکران فيلم و... باعث هم زاد پنداري بيشتر و در نتيجه علاقه مخاطبان به سينماي ده نمکي شده است.اما چنين علاقه اي به شدت تاريخ دار و محدود به مخاطب ايراني است.بعيد مي دانم ده سال بعد نوجوان و يا جواني با تماشاي اخراجي ها3 احساس خوشي داشته باشد، چرا که مخاطب آن روز حواشي و جريانات انتخابات 88 را اصلا تجربه نکرده است! يا مثلا يک آفريقايي و آمريکايي بتواند رسوايي را تماشا کند و لذت ببرد! البته غرض خرده گرفتن نيست، بلکه بيان واقعيتي است درباره مختصات «سينماي ده نمکي».اما براي مخاطب امروز ايراني، استفاده از موسيقي زورخانه اي و ضرباهنگ دف در سکانس هاي حساس فيلم،تيتراژ هنرمندانه و تاثيرگزار،اشارات تيز و ظريف سياسي و فرهنگي،پرداخت جسورانه به معضلات اجتماعي و اخلاقي جامعه از قبيل فاصله طبقاتي،فساد،ريا،خودخواهي،نفاق و قضاوت هاي سطحي از مهمترين المان هايي هستند که در فيلم هاي ده نمکي به خوبي باهم چفت شده و در انتقال پيام کلي فيلم به خوبي عمل مي کنند.مخاطب ايراني در اين فيلم ها انعکاسي از خود و جامعه خودش را مي بيند با همه زشتي ها و زيبايي هايش! و البته همچنان اميدوار به آينده و رفع همه معضلات و پليدي ها! نماز آخر حاج يوسف «رسوايي» ، آرزوي آرماني همه ماست.رسيدن به اخلاق و ديانتي که خودش را از حصار ديوارهاي مسجد بالا بکشد و همه شئون جامعه را با محبت و جذبه خود فتح کند.به خدا لذتي دارد حضور در نماز جماعتي که امامش حاج يوسف باشد و صف هايش داخل کوچه هاي بازار!

4-اهالي فرهنگ خوب مي دانند که بازار محصولات فرهنگي کساد است! بارها اتفاق افتاده که فيلمي خوب را فقط با چند نفر در سالن سينما تماشا کرده ام! بارها اتفاق افتاده که سراغ کتابي معروف و باارزش را از کتابفروشي ها گرفته ام و با بهت و بي خبري طرف روبرو شده ام! بارها اتفاق افتاده که کتابي را به امانت به دوستي سپرده ام و بعد يک سال شنيده ام که فقط ده صفحه اش را خوانده! ... 

از اين منظر بايد مسعود ده نمکي را قدر دانست که توانسته با فيلم هاي ساده و پرمخاطب خود رونقي به بازار کساد فرهنگ بدهد و يک محصول فرهنگي را در ميان متن مردم و رسانه ها مطرح کند.شايد از نظر برخي هنرمندان و سينماگران ايراداتي هنري و محتوايي به کارهاي مسعود ده نمکي وارد باشد، اما مي توان اميدوار بود ساير هنرمندان هم (حتي در زمينه هايي چون داستان،شعر،موسيقي و تاتر) با استفاده صادقانه از تجربيات کاري ايشان واصلاح نقص ها و ضعف ها، در توليد آثار هنري مردمي و البته به دور از ابتذال و بي مايگي به تعاريف و افق هايي جديد دست يابند.

اهل فرهنگ و هنر خوب مي دانند کشاندن مردم به سالن هاي فرسوده سينماها چه شق القمري است در روزگار ما! و چه ارزش و صفايي دارد گرفتن چند قطره اشک از تماشاگراني که به عشق ضامن آهو بغض مي کنند و اشک مي ريزند در تماشای سکانس ملکوتي «آمده ام...آمدم اي شاه پناهم بده...»!  




تاریخ: یک شنبه 1 ارديبهشت 1392برچسب:مسعود ده نمکی , رسوایی , تابناک , موفقیت , امام رضا,
ارسال توسط کاربر
گيشه بهاري سينماها
ارزيابي وضعيت اكران اول بهار در پايان فروردين ماه
باني‌فيلم آنلاين ‌-‌ معصومه جلالي : ‌با پايان فروردين در حالي وارد دومين ماه از سال 92 مي‌شويم كه فروش فيلم‌هاي اكران اول بهار در مجموع قابل قبول بوده است.

 

فيلم «رسوايي» ساخته مسعود ده‌نمكي، همانطور كه پيش‌بيني مي‌شد موفق شد در صدر جدول گيشه سينماها قرار گيرد. «رسوايي» هم در تهران موفق عمل كرد و هم اينكه پس از مدت‌ها موجب شد تا گيشه شهرستان‌ها نيز فروش ميلياردي را تجربه كنند. بعد از «رسوايي» بايد به فيلم «حوض نقاشي» اشاره كرد كه موفق شد در مجموع به فروش قابل قبولي دست پيدا كند. فيلم برگزيده تماشاگران سي‌و‌يكمين جشنواره فيلم فجر در سينماي سرگروهش آزادي فروش بسيار خوبي دارد و بقيه سالن‌هايش نيز تاكنون كاركرد قابل قبولي داشته است.
همچنين بايد به فيلم «تهران 1500» اشاره كرد كه اولين انيميشن تاريخ سينماي ايران است كه توانسته تماشاگران پر تعداد بيابد.
«قاعده تصادف» هم كه به عنوان فيلمي فرهنگي در فهرست اكران اول بهار قرار گرفت با وجود سالن‌هاي اندكش در تهران به فروش دست يافته كه با توجه به ساختار فيلم و تعداد سينماهايي كه در اختيار دارد، بد به نظر نمي‌رسد. ضمن اينكه اين فيلم تنها در 2 شهر اكران شده قرار است به زودي در شهرهاي ديگر هم روي پرده سينماها برود.
«رژيم طلايي» هم كه در تهران و شهرستان نزديك به هم فروخته است به عنوان فيلمي تجاري پايين‌تر از انتظار در گيشه كاركرد داشته است. 
علي سرتيپي: فروردين سينماي ايران خوب بود
علي سرتيپي گفت: اكران بهار به نسبت  سال گذشته موفق بود و خوشبختانه مجموعه فروش فروردين فيلم‌ها، در تهران بالاي 4 ميليارد برآورد مي‌شود.
مدير پخش فيلم «رسوايي» به خبرنگار «باني فيلم» گفت: وقتي فروش فروردين و ابتداي سال فيلم‌ها بالاي چهار ميليارد در تهران باشد اين يعني اتفاق خوب و مثبت در ابتداي سال براي سينماي ايران. من فكر مي‌كنم امسال به نسبت سال گذشته اتفاقات خوب در انتظار سينماي ايران باشد. حتي مي‌توانيم بگوييم فروش فيلم‌ها در فروردين امسال از فروردين سال 90 هم بهتر بوده.
وي بيان كرد: فيلم «رسوايي» هم در تهران و هم در شهرستان‌ها با فروش قابل توجهي پيش مي‌رود. خوشبختانه در شهرستان‌ها، مردم به خوبي از اين فيلم استقبال كردند و تنها فيلمي كه در شهرستان در فروردين با گيشه خوب همراه بوده فيلم «رسوايي» است.
وي افزود: فيلم 1500 در تهران با گيشه قابل ملاحظه‌اي همراه است و روند خوبي را در ادامه سپري مي‌كند. با توجه به اينكه چنين فيلمي در اين ژانر تا به حال به اكران نرسيده مردم از نمايش فيلم استقبال مي‌كنند. 
بهرام عظيمي: اگر مردم حالشان خوب باشد هميشه به سينما مي‌روند
كارگردان فيلم «تهران 1500» نيز با بيان اينكه طبق آمار و ارقام فروش فيلم‌ها در بهار امسال قابل تامل بوده است گفت: خصوصا 3 فيلم «حوض نقاشي»، «رسوايي» و «تهران 1500» به گيشه مطلوبتري دست پيدا كردند. بهرام عظيمي در همين زمينه به خبرنگار «باني فيلم» گفت: قطعاً بدانيد اگر «قاعده تصادف» هم تعداد سينماهايش بالا بود و اگر همه فيلم‌ها در شرايط كاملاً برابر و مساوي نمايش داده مي‌شدند همه به گيشه خوب و معقولي دست پيدا مي‌كردند و اينگونه گيشه فيلم‌ها اختلاف فاحش بينشان ديده نمي‌شد.
عظيمي در بخش ديگري از صحبتش بيان كرد: طبق صحبت‌هايي كه مطرح مي‌شود فروش خوب ابتداي سال در طول سال در سينما تأثير مي‌گذارد. با توجه به اينكه گفته مي‌شود اكران نوروز بهترين زمان براي اكران فيلم‌ها است اما اينجانب معتقدم اگر مردم دچار مشكلات اقتصادي نباشند و روحيه و حال و هواي خوبي در زندگيشان باشد به غير از ايام عزاداري، تمام طول سال از فيلم‌ها در سينماها استقبال مي‌كنند. و استقبال آنها تنها منحصر به بهار نمي‌شود. در واقع تمام طول سال مي‌تواند اكران خوبي براي فيلم‌ها باشد به شرط آنكه شرايط اقتصادي نامطلوب گريبان مردم را نگرفته باشد و مخاطب روحيه خوبي داشته باشد.
وي افزود: نكته حائز اهميت ديگر اينكه بايد تنوع در اكران لحاظ شود. وقتي فيلم‌هاي متنوع در سينماها براي مردم نمايش داده شود مردم قدرت تصميم‌گيري دارند و فيلم با ژانر مورد علاقه‌شان را انتخاب مي‌كنند.
وي گفت: گويا در هفته‌هاي آينده فيلم خاص «ملكه» به اكران عمومي مي‌رسد، اما در زمينه فيلم‌هاي جنگي ايراني چون تعداد انگشت شمار فيلم‌هاي با كيفيت ساخته شده شايد مخاطب همان تصور گذشته را از فيلم‌هاي جنگي ايراني داشته باشد و از فيلم «ملكه» استقبال نكند، اما به واقع فيلم «ملكه» فيلم تأثيرگذار و خوبي است. اگر تبليغ گسترده درخصوص اين فيلم انجام شود به طور كل ديدگاه‌ها نسبت به فيلم جنگي در سينماي ايران عوض مي‌شود. به جرأت مي‌توانم بگويم «ملكه» از فيلم‌هاي طراز اول سينماي ايران است.
وي در ادامه درخصوص اكران موفقيت‌آميز فيلم «تهران 1500» گفت: حتي اگر فيلم «تهران 1500» از اين ميزان كمتر هم با استقبال مواجه مي‌شد برايمان شگفت‌آور بود. چون تا به حال فيلم انيميشن در سينماي ايران به اكران نرسيده بود و من به عنوان كارگردان از اكران اين فيلم در سينماها دلهره داشتم و مي‌ترسيدم كه نمايش اين فيلم آيا با استقبال مخاطب مواجه مي‌شود يا خير؟ اما در هر صورت انرژي خوبي از مردم به ما صادر شد. چه نظرات موافق و چه مخالف براي ما حائز اهميت بود. من تصور مي‌كنم راه ساخت انيميشن براي فيلمسازان در آينده بهتر باز شد. چون ما از زمان توليد تا به اكران با نگراني كار كرديم كه آيا مي‌توانيم اثري مقبول را به مردم ارائه دهيم يا خير؟ 
او گفت: در هر صورت هزينه شخصي را براي كاري عظيم به كار گرفتيم، اما خوشحاليم كه پاسخ خوبي از مردم دريافت كرديم. مردم نسبت به اين فيلم حس حمايتي داشتند. به سينماها آمدند و فيلم را ديدند و خودشان مبلغ فيلم شدند اين براي ما بسيار قابل ارزش و احترام است. 
منوچهر محمدي: اكران بهار امسال نويد سالي خوب براي سينماي ايران است
تهيه‌كننده فيلم «حوض نقاشي» نيز گفت: اكران بهار امسال را مي‌توانيم نسبتاً اكران خوب و قابل قبولي بدانيم، البته ظرفيت‌هاي سالن‌هايمان به طور كامل پر نشد و مي‌توانست به شكل مطلوب‌تري سينماها از مخاطب پر شود اما در مجموع اكران بهار شرايط قابل قبولي داشت.
منوچهر محمدي به خبرنگار «باني فيلم» توضيح داد: اكران بهار سال گذشته درسي شد هم براي مديريان سينمايي و هم مسؤولان فني كه منافع كلي سينما به اختلافات، مشكلات و دعواهاي درون گروهي ارجحيت دارد. 
او گفت: اكران خوب در ابتداي سال براي كل سينما در طول سال نويدبخش است و اين مسأله باعث مي‌شود، تهيه‌كنندگان به فكر توليد بيشتر در سينما باشند و به طور كل رونق در سينما جريان داشته باشد.
او بيان كرد: وقتي مسائل فرعي و مشكلات حاشيه‌اي به خصوص در اكران بهار ناديده گرفته شود و رونق گيشه در ابتداي سال داشته باشيم اين انرژي مثبت در تمام سال جريان دارد اصلاً گيشه خوب نوروز، نويدبخش سال خوب براي سينماي ايران است. من آرزو مي‌كنم و اميدوارم امسال سال خوبي براي سينماي ايران داشته باشيم. 
اين تهيه‌كننده در ادامه گفت: از فروش و استقبالي كه مخاطبان از فيلم «حوض نقاشي» كردند بسيار راضيم. به عنوان تهيه‌كننده اين كار، با توجه به قصه و ساختاري كه اين فيلم دارد اين فروش و اين استقبال را مناسب مي‌بينم. اين گونه ارتباط خوب مخاطب با فيلم «حوض نقاشي» بهترين جايزه براي سازندگان اين فيلم است.
رضا سبحاني: سينما شروع خوبي در بهار داشت
كارگردان فيلم «رژيم طلايي» اكران بهار امسال را موفقيت‌آميز ارزيابي كرد و گفت: فيلم‌ها در شروع سال گيشه خوبي داشتند و استقبال خوبي از آنها شد. اين نويد خوبي است از اينكه مردم در طول سال حضوري پررنگ در سينماها خواهند داشت و فيلم‌هاي ديگر در اكران‌هاي مختلف با موفقيت در اكران همراه مي‌شوند.
رضا سبحاني به خبرنگار «باني فيلم» توضيح داد: از فروش و استقبال فيلم «رژيم طلايي» راضي هستم. هر چند پيش از اين هم در مصاحبه‌هايم اشاره كرده بودم كه اين فيلم پيش از اين سابقه تبليغاتي بالايي نداشته است. 
او گفت: خيلي‌ها بعد از اكران فيلم «رژيم طلايي» مي‌پرسيدند مگر يكچنين فيلمي اكران شده و از زمان نمايش اين فيلم بي‌اطلاع بودند.
وي با بيان اينكه اگر فيلم «رژيم طلايي» در تمام شهرهاي كشور اكران مي‌شد شرايط فروشش فرق مي‌كرد بيان كرد: يكسري از شهرها، فيلم «رژيم طلايي» را در سينماها ندارند و قرار است در نوبت بعد فيلم ما را نمايش دهند كه با اين احتساب قطعاً اين مسئله در گيشه تأثير خواهد گذاشت.
 بهنام بهزادي: برخي جايي اندك هم براي سينماي مستقل قائل نيستند
بهنام بهزادي كارگردان فيلم «قاعده تصادف» نيز به ايسنا گفت: واقعا از فروش همه‌ی فیلم‌ها و پرنور شدن چراغ کم فروغ سالن‌های سینمای ایران بشدت خوشحال خواهم شد و دیگر اینکه معتقدم رقابت فیلم من مطلقا با هیچ فیلم دیگری نیست. هر فیلمی براساس درک ، سلیقه و شناخت مخاطبش بیننده‌های خودش را دارد و تصور اینکه فیلم‌هایی که الان نمایش داده می‌شوند،‌ بیننده‌های فیلم دیگری را بدزدند و به طرف خودشان جلب کنند درست نیست، چون هر کدام از آن‌ها مخاطب خاص خود را دارند که ممکن است اصلا به دیدن فیلم دیگری نروند. من با آگاهی بر این موضوع، نگرانی برای اکران در این زمان نداشتم چون فیلم «قاعده تصادف» هم در بخش بین‌المللی جشنواره فجر برگزیده تماشاگران بود و هم فیلم جوان پسندی است و برای مخاطبی ساخته شده که سینما برایش لزوما یک سرگرمی نیست، بنابراین هیچ نگرانی نداشتم و از این نظر، هیچ کدام از این فیلم‌هایی که الان نمایش داده می‌شوند، مانع دیده ‌شدن فیلم‌ «قاعده تصادف» نیستند.
بهزادي اضافه كرد: دوستانی که اخیرا گفته‌اند این فیلم برای اکران نوروز مناسب نبوده، احتمالا موضوع دیگری را در نظر داشتند که من متوجه آن نبوده‌ام؛ آن‌هم این که در بحث اکران سینمای ما، چند مجموعه‌ وجود دارند که صاحبان سرمایه، سینما و ارتباطات قوی را دربرمی‌گیرند که این‌ها در رقابت با همدیگر می‌کوشند تا همه‌ پتانسیل سینما را به‌نفع خودشان مصادره کنند و اصولا جایی حتی اندک هم برای سینمای مستقل قائل نیستند. اگر از این جهت نگاه کنیم گفته‌های دوستان درست است، هرچند نباید فراموش کنیم که در شرایط فعلی، هربار فیلمی ازسینمای مستقل یا فرهنگی بیاید، باید با گروهی از این‌ها رقابت کند. پس هیچ زمانی نیست که شرایط متفاوت و مطلوب باشد ، به همین خاطر دلیلی نداشت که نخواهم فیلمم در عید اکران نشود.
به نظرم اگر شرایط کمی و فقط کمی عادلانه بود، می‌دیدیم که «قاعده تصادف» مخاطبان خود را دارد، همانطور که الان هم دارد. اگر مقایسه‌ای میان تعداد سینماهای «قاعده تصادف» با سینماهای فیلم‌های دیگر بکنیم متوجه می‌شویم که روند صعودی فروش کدام فیلم بیشتر بوده است. «قاعده تصادف» به تعداد هفت، هشت سینمایی که در اختیار دارد، فروش خوبی داشته‌ است، البته من اصلا انتظار یک فروش عجیب و غریب را نداشتم چون جنس فیلم و حتی خودم، از نوعی نیست که بخواهم فیلمی داشته باشم که گیشه‌ها را تسخیر کند. با این حال با وجود اتفاقاتی که افتاده و به نسبت امکاناتی که داریم فروش فیلم خوب بوده است و می‌تواند بهتر شود به شرط اینکه دوستان اجازه دهند.
وي در اين خصوص كه اگر «قاعده تصادف» اكران مي‌شد مخاطب بيشتري نمي‌يافت گفت: واقعا خیلی فرقی نمی‌کند چون هر زمانی کلی ماجرای متفاوت دارد و چنین اتفاقی برای فیلمی مثل «قاعده تصادف» همیشه هست. به هر حال می‌خواستم در زمانی که هنوز بحث جشنواره داغ است فیلم اکران شود. نکته دیگر هم این است که در این شرایط هیچ چیزی قابل پیش‌بینی نیست و نمی‌دانیم اگر در اولین فرصتی که پیش آمد، فیلم را اکران نکنیم آیا فرصت دیگری پیدا خواهد شد یا اینکه تا چند سال بعد باید هم‌چنان منتظر باشیم. با این حال تعطیلات عید هم مخاطب خودش را دارد و الان که دانشگاه‌ها باز است مخاطبان دیگری هم اضافه شده‌اند.
كارگردان «قاعده تصادف» درخصوص وضعیت اکران در شهرستان‌ها نيز گفت: متاسفانه دیر آماده شدن پروانه نمایش فیلم که آن هم یک بخش از ماجرای پیچیده‌ی نمایش این فیلم است باعث شد که یک هفته دیرتر به اکران برسیم و سینماهای شهرستان‌ها را از دست بدهیم، اما قرار است به زودی اکران در شهرستان‌ها شروع ‌شود تا به جز شهر مشهد، شاهد نمایش فیلم در شهرهای دیگر هم باشیم.
بهزادي درخصوص تغييرات حاصل شده در فيلم نيز گفت: درباره این موضوع ترجیح می‌دهم صحبت نکنم اما درباره تغییرات فقط بگویم که آن قدری بود، که ما را مشغول کند تا مرتب برویم و بیاییم و اصلاحاتی را انجام دهیم و فرصت را از دست بدهیم.



ارسال توسط کاربر
آخرین مطالب